خاک هرشب دعا کرد، ازته دل خدارا صدا کرد
خاک هرشب دعا کرد، ازته دل خدارا صدا کرد
شب آخر دعایش اثر کرد، یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
خدا تکه ای از خاک را برداشت، آسمان را در آن کاشت
خاک را توی دستش ورز داد، روح خود را به او قرض داد
خاک توی دست خدا نور شد، پر گرفت از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبختم، من همان نورم
پس چرا گاهی اوقات از خدا دورم؟
شب آخر دعایش اثر کرد، یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
خدا تکه ای از خاک را برداشت، آسمان را در آن کاشت
خاک را توی دستش ورز داد، روح خود را به او قرض داد
خاک توی دست خدا نور شد، پر گرفت از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبختم، من همان نورم
پس چرا گاهی اوقات از خدا دورم؟
۱.۶k
۳۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.