تیمور لنگ و سیستان.
تیمور لنگ و سیستان.
تیمور لنگ ۲.بار به سیستان حمله کرد
درحمله اول شکست سنگینی از مردم سیستان خورد وناچار عقب نشست
ولی سوگند یاد کرد که دوباره به سیستان برگردد واین جا راباخاکیکسان کند وباید اذعان داشت که کاملا به عهد خود وفا کرد و دوباره بازگشت....اوبرای اجرای عملیات خود چند سال بطور ناشناس بهمراه بر ادر زن خود درسیستا ن زندگی کرده وتمام نغاط ضعف وراههای مختلف منطقه راشناسایی کرد.......وسرانجام د ر سال۸۷۵ه بالشکری بیشماربه سیستان امده وشهر را در محاصره گرفت. ولی چون
نتیجه ای نگرفت پس از یکماه به صلح راضی شد ملک قطب الدین برای
مذاکره به اردوی تیمور رفت ولی تیمور فورا اورا دستگر ومحبوس کردبه علت این رفتار مزورانه۴۰۰۰۰مرد نامی سیستانی با هم عهد کردند
که سحرگاه به اردوی او حمله برده وکار اورا یکسره کنند جنگی روی داد که حکایت رستم وافراسیاب رستم واسفندیار منسوخ شد وچون سپاه
ترک به ستوه امد تیمور خود سوار
شد و سپاه پیاده سیستان رادر میان
گرفت از زیادی سپاه تیمور چهل هزار
سیستانی دو گروه شدند و انقدر
جنگیدند تاهمه شهید شدند مردم
سیستان که این اوضاع دیدند اماده دفاع شده ودروازه های شهر بسته و
مستحکم نمودند ولی تیمو ر باحیله
شاه را با وعده حکومت سیستان و
مواعید دیگر بفریفت تا در وازه ها را برویش بگشودند..باگشودن
درواره های شهر تیمور فرمان قتل عام عمومی صادر کرد تاسه روز در شهر قیامتی برپا بود.از بس درکوچه هاجسد کشتگان انداخته بود عبور ممکننبود کودکان را جلوی پای اسبان
می انداختند. بسیاری از مردم رابه اسیری بردند
همه ذخایر ملوک عجم رابیرون
کشیدند لشکریان توران کینه رستم را
ازمردم سیستان خواستند.تیمور در این حمله چندین زخم بر داشت از
جمله شانه راست وپای او مجروح شد ودوانگشت دست راستش قطع
شد زخمی که پای راست یعقوب خورده بود انقدر عمیق بود کههرگز
مداوا نشد به همین جهت به تیمور لنگمشهور شدتیمورتمام بندهای اب از جمله بند رستم راخراب کرد درنتیجه زمینهای حاصلخیز وزیر کشت سیستان بی اب ماند به علت نوع خاک سیستان هر گز رود خانه به
مسیر قبلی خود بر نگشت. اوسیستا ن رابه یک مخروبه تبدبل کرد وزاهدان تاریخی مرکز دارالاخلافه را
باخاک یکسان کرد قتل عام مردم سیستان به دستور تیمور یک کشتار قهری ویک بلای اسمانی بود که بر مردم سیستان نازل شد.گویند پس از قتل عام مردم در موقع بازگشت تیمور از کنار یک قبرستان عبور میکرد
مست از باده پیروزی این شعر را.....
میخواند:/ سر از خاک بر گیر وایران ببین//جهانرا بکام دلیران ببین
در اینموقع پیرمردی نحیف که از ترس تیمور در گوری پنهان شده بود
سر از ،قبر بیرون کرد وبا صدای ضعیف خود گفت::
چو بیشه تهی گشت از نره شیر
شغالان به بیشه درایند دلیر
بعد از این ویرانی و تغییر مسیر رود هیرمند سیستان روزبروز خرابتر شد
موارد بسیاری در مورد سیستان است که گفتن انها مانندپاشیدن نمک برروی زخمهای سوخته است پس ............
همین بهتر که سیستان را بحال خود رها کرده و برای سفر به دیار ی دیگر با دوستان موقتا خداحافظی نمایم
تشکر وسپاس از دوستانیکه لطفشان
همیشه شامل حالم بود..
خدا نگهدار
هان ای دل عبرت بین ازدیده نظر کن هان
ایوان مداین را ایینه عبرت دان
تیمور لنگ ۲.بار به سیستان حمله کرد
درحمله اول شکست سنگینی از مردم سیستان خورد وناچار عقب نشست
ولی سوگند یاد کرد که دوباره به سیستان برگردد واین جا راباخاکیکسان کند وباید اذعان داشت که کاملا به عهد خود وفا کرد و دوباره بازگشت....اوبرای اجرای عملیات خود چند سال بطور ناشناس بهمراه بر ادر زن خود درسیستا ن زندگی کرده وتمام نغاط ضعف وراههای مختلف منطقه راشناسایی کرد.......وسرانجام د ر سال۸۷۵ه بالشکری بیشماربه سیستان امده وشهر را در محاصره گرفت. ولی چون
نتیجه ای نگرفت پس از یکماه به صلح راضی شد ملک قطب الدین برای
مذاکره به اردوی تیمور رفت ولی تیمور فورا اورا دستگر ومحبوس کردبه علت این رفتار مزورانه۴۰۰۰۰مرد نامی سیستانی با هم عهد کردند
که سحرگاه به اردوی او حمله برده وکار اورا یکسره کنند جنگی روی داد که حکایت رستم وافراسیاب رستم واسفندیار منسوخ شد وچون سپاه
ترک به ستوه امد تیمور خود سوار
شد و سپاه پیاده سیستان رادر میان
گرفت از زیادی سپاه تیمور چهل هزار
سیستانی دو گروه شدند و انقدر
جنگیدند تاهمه شهید شدند مردم
سیستان که این اوضاع دیدند اماده دفاع شده ودروازه های شهر بسته و
مستحکم نمودند ولی تیمو ر باحیله
شاه را با وعده حکومت سیستان و
مواعید دیگر بفریفت تا در وازه ها را برویش بگشودند..باگشودن
درواره های شهر تیمور فرمان قتل عام عمومی صادر کرد تاسه روز در شهر قیامتی برپا بود.از بس درکوچه هاجسد کشتگان انداخته بود عبور ممکننبود کودکان را جلوی پای اسبان
می انداختند. بسیاری از مردم رابه اسیری بردند
همه ذخایر ملوک عجم رابیرون
کشیدند لشکریان توران کینه رستم را
ازمردم سیستان خواستند.تیمور در این حمله چندین زخم بر داشت از
جمله شانه راست وپای او مجروح شد ودوانگشت دست راستش قطع
شد زخمی که پای راست یعقوب خورده بود انقدر عمیق بود کههرگز
مداوا نشد به همین جهت به تیمور لنگمشهور شدتیمورتمام بندهای اب از جمله بند رستم راخراب کرد درنتیجه زمینهای حاصلخیز وزیر کشت سیستان بی اب ماند به علت نوع خاک سیستان هر گز رود خانه به
مسیر قبلی خود بر نگشت. اوسیستا ن رابه یک مخروبه تبدبل کرد وزاهدان تاریخی مرکز دارالاخلافه را
باخاک یکسان کرد قتل عام مردم سیستان به دستور تیمور یک کشتار قهری ویک بلای اسمانی بود که بر مردم سیستان نازل شد.گویند پس از قتل عام مردم در موقع بازگشت تیمور از کنار یک قبرستان عبور میکرد
مست از باده پیروزی این شعر را.....
میخواند:/ سر از خاک بر گیر وایران ببین//جهانرا بکام دلیران ببین
در اینموقع پیرمردی نحیف که از ترس تیمور در گوری پنهان شده بود
سر از ،قبر بیرون کرد وبا صدای ضعیف خود گفت::
چو بیشه تهی گشت از نره شیر
شغالان به بیشه درایند دلیر
بعد از این ویرانی و تغییر مسیر رود هیرمند سیستان روزبروز خرابتر شد
موارد بسیاری در مورد سیستان است که گفتن انها مانندپاشیدن نمک برروی زخمهای سوخته است پس ............
همین بهتر که سیستان را بحال خود رها کرده و برای سفر به دیار ی دیگر با دوستان موقتا خداحافظی نمایم
تشکر وسپاس از دوستانیکه لطفشان
همیشه شامل حالم بود..
خدا نگهدار
هان ای دل عبرت بین ازدیده نظر کن هان
ایوان مداین را ایینه عبرت دان
۳.۹k
۰۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.