دوباره شب ، دوباره طپش این دل بیقرارم ، دوباره سایه حرفها
دوباره شب ، دوباره طپش این دل بیقرارم ، دوباره سایه حرفهای تو که روی دیوار روبرو میافتد ، دلم میخواهد همه دیوارها پنجره شوند و من تو را میان چشمهایم بنشانم ، دوباره شب ، دوباره تنهایی و دوباره خودکاری که با همه ابرهای عالم پر نمیشود .......
۱.۹k
۱۸ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.