به یادت هست روزی که برای اولین بارم
به یادت هست روزی که برای اولین بارم
نگاهت کردم و آرام گفتم "دوستت دارم"
.
خجالت می کشیدم از نگاه سر به زیر تو
ولی دل را زدم دریا و گفتم " می شوی یارم؟"
.
تمام حرف ها با یک نگاهت شد فراموشم
به رغم آن همه بیداری و تمرین و تکرارم
.
عرق بر روی پیشانیت و گونه سرخ مثل گل
صدایت اندکی لرزید و گفتی "من گرفتارم"
.
همین را گفتی و رفتی و من از دور می دیدم
چگونه رقص یک چادر پریشان کرده افکارم
.
بدون تو غزل گفتن برای من کمی سخت است
بیا گاهی ردیفم کن غزل بانوی اشعارم
.
شنیدم سبک های سنتی را دوست می داری
و از آنروز من مردی به سبک ایل قاجارم
.
هنوزم منتظر هستم ....
نگاهت کردم و آرام گفتم "دوستت دارم"
.
خجالت می کشیدم از نگاه سر به زیر تو
ولی دل را زدم دریا و گفتم " می شوی یارم؟"
.
تمام حرف ها با یک نگاهت شد فراموشم
به رغم آن همه بیداری و تمرین و تکرارم
.
عرق بر روی پیشانیت و گونه سرخ مثل گل
صدایت اندکی لرزید و گفتی "من گرفتارم"
.
همین را گفتی و رفتی و من از دور می دیدم
چگونه رقص یک چادر پریشان کرده افکارم
.
بدون تو غزل گفتن برای من کمی سخت است
بیا گاهی ردیفم کن غزل بانوی اشعارم
.
شنیدم سبک های سنتی را دوست می داری
و از آنروز من مردی به سبک ایل قاجارم
.
هنوزم منتظر هستم ....
۱.۲k
۲۴ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.