ناز کن
ناز کن
گوینده: سعید پورمحمودی
شاعر: محمد رضا نظری(لادون پرند)
از راه دوری آمدم،آغوش خود را باز کن
چرخی بزن دور و بَرَم،قدری برایم ناز کن
بنشین کنارم،خسته ام!دستی بکش بر گونه ام
میلِ شدیدِ بوسه را،پنهان چرا؟ابراز کن
دلسرد و بی انگیزه ام،شوری به پا کن در دلم
سرمایِ تبریزِ مرا،شَر جی تر از اهواز کن
تن خسته از تکرار شب، ای مرغ زیبای سَحَر
بر شاخه ی خشکیده ام،چَه چَه بزن،آواز کن!
یا خاک پایت میشوم ،مستانه بر خاکم برقص
یا آسمانت میشوم،در وسعتم پرواز کن
اصلا چرا فَک میزنم؟!
من تحت فرمانم فقط،آهنگ خوبی ساز کن
سجاده ام این دفتر و، راز و نیازم این غزل
در شعر بی آرایه ام، تا میشود ایجاز کن
من حرفهایم را زدم،تصمیم آخر با خودت
یا نا امیدم کن برو،یا قصه ای آغاز کن
گوینده: سعید پورمحمودی
شاعر: محمد رضا نظری(لادون پرند)
از راه دوری آمدم،آغوش خود را باز کن
چرخی بزن دور و بَرَم،قدری برایم ناز کن
بنشین کنارم،خسته ام!دستی بکش بر گونه ام
میلِ شدیدِ بوسه را،پنهان چرا؟ابراز کن
دلسرد و بی انگیزه ام،شوری به پا کن در دلم
سرمایِ تبریزِ مرا،شَر جی تر از اهواز کن
تن خسته از تکرار شب، ای مرغ زیبای سَحَر
بر شاخه ی خشکیده ام،چَه چَه بزن،آواز کن!
یا خاک پایت میشوم ،مستانه بر خاکم برقص
یا آسمانت میشوم،در وسعتم پرواز کن
اصلا چرا فَک میزنم؟!
من تحت فرمانم فقط،آهنگ خوبی ساز کن
سجاده ام این دفتر و، راز و نیازم این غزل
در شعر بی آرایه ام، تا میشود ایجاز کن
من حرفهایم را زدم،تصمیم آخر با خودت
یا نا امیدم کن برو،یا قصه ای آغاز کن
۱.۳k
۰۷ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.