دوستان بعد از محرم پارتای جدید میزارم ببخشید درگیر کارام هستم [یِ عَصَبیَم کهِ هْیٖچٰ کَسٖٓ دَرکِشٔ نِمے کُنِه]Hope is the only thing stronger than fear Live each day as if itٌs your last.♪━━━●┄┄┄┄ ⓩⓞⓗⓡⓔ ッ
#پارت_هفتادوهشتسریع بلند شد رفت از توی اشپزخونه درتا قاشق او...
پیج شخصیم : @iamzuhreپیج رمان : @iamzuhre.devilحتما حتما فال...
#پارت_هفتادوهفتامین - نمیدونم دیگه مجله رو بست و کیفش رو برد...
#پارت_هفتادوشششال زیتونیم هم انداختم و ی رژ لب صورتی و زدم و...
#پارت_هفتادوپنجیک ماه بعدصبح با صدای ساعت از خواب بیدار شدم ...
کامنت یادتون نره مرسی :smiling_face_with_smiling_eyes:
#پارت_هفتادوچهار ارین بود + جانم داداش- سلام ادرین همه چیز د...
#پارت_هفتادوسهترمه رو هم سوار کردم و رفتم طرف خونه ی بابای ا...
#پارت_هفتادودوصدای در که اومد نفسمو محکم فرستادم بیرون چایم ...
#پارت_هفتادویکمانتوم رو در اوردم و گذاشتم روصندلی و رفتم طر...
#پارت_هفتادزدم زیر خنده که نگاه باباجون برگشت طرف من باباجون...
#پارت_شصتونهاز داخل اینه ی نگاه به خودمون کردم که نگاه ادر...
#خلاصهپارتاول_تا_پارتشصتوهشت سلام من اومدو با خلاصه ی ر...
#پارت_شصتوهشت همینطور نگاهش میکردم که شروع کرد به فهش دادن...
سلااااااام من اومد نظری کامنتی کاری با من ندارین پارت های قب...
#پارت_شصتوهفت صبح ساعت هشت با صدای در از خواب بیدار شدم با...
#پارت_شصتوشش-هیچ کنارم نشست و منم بیخیال شدم همینطور که دا...
#پارت_شصتوپنجگفتن خانوما اولن اقایون سرم پایین بود و پشتم ...
#پارت_شصتوچهارمنم چال داشتم خیلی باحال بود + کی صبحانه اما...
#پارت_شصتوسه- میگم چرا تو ساختمون سگ اوردی ؟؟+ این مال من ...