مدرسه اوکی دا
part 38
ویو صبح
جونگ کوک: ا/ت حاضر شدی بریم دیگه
ا/ت: بانی من ببین اینا خوبه ون هوا گرمه پوشیدم
جونگ کوک: آره گوگولی شدی جوجه
ا/ت: جوجه؟
جونگ کوک : آره جوجه کوچولو
ا/ت: ایش بریم
پرش زمانی به خونه ا/ت
یونجون: واییی هوا گرمه من چی بپوشم
هوسو: یدونه شلوارک بپوش با تیشرت دیگههه
هاری: بچه ها ریمل منو ندید؟
ا/ت: بچه ها مگه قراره بریم مسافرت ._.
سوهو: نکنه جونگ کوک نگفته بهتتتتت
ا/ت: بانیییی کجا میریمممممم
جونگ کوک: هيچی بچه ها وسایل که برداشتن قراره بریم ویلا گرفتم بریم
ا/ت: هوم باشه
نیکی: سشوار رو بدید من موهام خیسههه
یجی: سلام کوک چطوری عشقم
جونگ کوک: کار دارم برو اونور لجند
ا/ت: سلام یجی خوبی بنظرم برای کسی که دوست دختر داره بهتره نگی عشقم
یجی: هوشه نکنه توعه هرزه دوست دخترشی
جونگ کوک: درست حرف بزن با جوجه من ها هرزه خودتی عوضی
ا/ت: جونگ کوک آروم باش
یجی نمیدونم دوست دخترش کیه ولی خب به ....
جونگ کوک: ا/ت دوست دختر منه خب و لازم به تو هرزه ندارم تو ویلا هم شاهد لب گرفتنامون میشی😒
یجی: شوخی باحالی بود😂
جونگ کوک: جدی میگم
یجی: چرا الان نمیبوسیش پس
(ا/ت بوسید)
یجی: منم بلدم اونطوری همه رو بوس کنم لب بود منظورم بود اووو قراره تو ماشین قرارداد ببندید
جونگ کوک: ا/ت بچه ها حاضر شدن تو بیا بریم سوار ماشین بشیم خانوم هاری هوسو و سوهو و یونجون شما بیاین باما میریم بقیه هم توی اونیکی ماشین ها
همه : حله بریمممم
ویو طول راه
جونگ کوک: بچه ها اگه ا/ت نامزد کنه واکنشتون چیه؟
هاری: چشمم روشنننن
هوسو: باکی ببینمشششش
سوهو: عام ...
یونجون: اونارو ولش جونگ کوک من زن داداش میخوام ازدواج کنننن
هاری: بس کنید اه
هوسو: گشنمه من
.....
پرش زمانی
از زبون ادمینتون 😉
آقا اینا رسیدن شما عین ویلا سریال عشق ابدی فک کنید ولی تو ترکیه نه😂
خب آقا داشتم میگفتم رسیدن لباس عوض کردن و رفتن به سمت میز که ا/ت فقط تو بغل جونگ کوک بود و یجی تمام حسودی میکرد
هاری: شما هی تو بغل هم هستیناااااا
ا/ت: خب آره😌
هوسو: حاجی آفتاب سوزوند منو بخدا
جونگ کوک : بیاین بریم بار
نیکی: بار اینجا چه کوچولو و باحاله
یجی: یونا بیا پیشم
یونا: جانم
یجی: میشه سعی کنی جونگ کوک رو با من صمیمی کنی
یونا: باشه
جونگ کوک : شامپاین خوبیه
ا/ت: رنگ گوگولیههه صورتی خودشم اکلیل دارههههه
جونگ کوک: رنگ موردعلاقه توهم صورتی بود مگه نه
ا/ت: آرههه
یونجون: نیکی ا/ت رو با کوک شیپ نمیکنی؟
نیکی: چرا میکنم توهم؟؟؟
یونجون: آرهههه
هوسو: خیلی بهم میان
جیمین: سلام به همگییییییی چطورینننن
لیسا: های بچه هاااا
ا/ت: عرررررر لیساا جیمین شیییییی
جونگ کوک : خوش اومدین بچه ها
یونجون: وایسا جیمین خودتی؟؟؟؟
جیمین: یونجون چقدر بزرگ شدییییی
ویو صبح
جونگ کوک: ا/ت حاضر شدی بریم دیگه
ا/ت: بانی من ببین اینا خوبه ون هوا گرمه پوشیدم
جونگ کوک: آره گوگولی شدی جوجه
ا/ت: جوجه؟
جونگ کوک : آره جوجه کوچولو
ا/ت: ایش بریم
پرش زمانی به خونه ا/ت
یونجون: واییی هوا گرمه من چی بپوشم
هوسو: یدونه شلوارک بپوش با تیشرت دیگههه
هاری: بچه ها ریمل منو ندید؟
ا/ت: بچه ها مگه قراره بریم مسافرت ._.
سوهو: نکنه جونگ کوک نگفته بهتتتتت
ا/ت: بانیییی کجا میریمممممم
جونگ کوک: هيچی بچه ها وسایل که برداشتن قراره بریم ویلا گرفتم بریم
ا/ت: هوم باشه
نیکی: سشوار رو بدید من موهام خیسههه
یجی: سلام کوک چطوری عشقم
جونگ کوک: کار دارم برو اونور لجند
ا/ت: سلام یجی خوبی بنظرم برای کسی که دوست دختر داره بهتره نگی عشقم
یجی: هوشه نکنه توعه هرزه دوست دخترشی
جونگ کوک: درست حرف بزن با جوجه من ها هرزه خودتی عوضی
ا/ت: جونگ کوک آروم باش
یجی نمیدونم دوست دخترش کیه ولی خب به ....
جونگ کوک: ا/ت دوست دختر منه خب و لازم به تو هرزه ندارم تو ویلا هم شاهد لب گرفتنامون میشی😒
یجی: شوخی باحالی بود😂
جونگ کوک: جدی میگم
یجی: چرا الان نمیبوسیش پس
(ا/ت بوسید)
یجی: منم بلدم اونطوری همه رو بوس کنم لب بود منظورم بود اووو قراره تو ماشین قرارداد ببندید
جونگ کوک: ا/ت بچه ها حاضر شدن تو بیا بریم سوار ماشین بشیم خانوم هاری هوسو و سوهو و یونجون شما بیاین باما میریم بقیه هم توی اونیکی ماشین ها
همه : حله بریمممم
ویو طول راه
جونگ کوک: بچه ها اگه ا/ت نامزد کنه واکنشتون چیه؟
هاری: چشمم روشنننن
هوسو: باکی ببینمشششش
سوهو: عام ...
یونجون: اونارو ولش جونگ کوک من زن داداش میخوام ازدواج کنننن
هاری: بس کنید اه
هوسو: گشنمه من
.....
پرش زمانی
از زبون ادمینتون 😉
آقا اینا رسیدن شما عین ویلا سریال عشق ابدی فک کنید ولی تو ترکیه نه😂
خب آقا داشتم میگفتم رسیدن لباس عوض کردن و رفتن به سمت میز که ا/ت فقط تو بغل جونگ کوک بود و یجی تمام حسودی میکرد
هاری: شما هی تو بغل هم هستیناااااا
ا/ت: خب آره😌
هوسو: حاجی آفتاب سوزوند منو بخدا
جونگ کوک : بیاین بریم بار
نیکی: بار اینجا چه کوچولو و باحاله
یجی: یونا بیا پیشم
یونا: جانم
یجی: میشه سعی کنی جونگ کوک رو با من صمیمی کنی
یونا: باشه
جونگ کوک : شامپاین خوبیه
ا/ت: رنگ گوگولیههه صورتی خودشم اکلیل دارههههه
جونگ کوک: رنگ موردعلاقه توهم صورتی بود مگه نه
ا/ت: آرههه
یونجون: نیکی ا/ت رو با کوک شیپ نمیکنی؟
نیکی: چرا میکنم توهم؟؟؟
یونجون: آرهههه
هوسو: خیلی بهم میان
جیمین: سلام به همگییییییی چطورینننن
لیسا: های بچه هاااا
ا/ت: عرررررر لیساا جیمین شیییییی
جونگ کوک : خوش اومدین بچه ها
یونجون: وایسا جیمین خودتی؟؟؟؟
جیمین: یونجون چقدر بزرگ شدییییی
- ۱۲.۸k
- ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط