مدرسه اوکی دا
part 35
ویو تهیونگ
داشتم با تمام سرعت موتور رو میروندم که یاد حرف مامانم افتادم که گفته بود تهیونگ موتور رو آروم برون من بی تو نمیتونم ولی مامانم خیلی وقت بود. فوت کرده بود و من من تنها زندگی میکردم یا ولش ولی چرا باید عاشق اون دختر بشم تهیونگ به خودت بیا اون دختر معشوقه داره ولش کن کم به حرف قلبت گوش کن ها چی ماشین نه چرا ترمز نمیگیرهههه .......
ویو خونه ا/ت
جونگ کوک : ا/ت نگاه کن مینی الان قهر کرد درست تو وقتی قهر میکنی اینطوری میشی😂
ا/ت : که الان قهرم
جونگ کوک: یا خدا چرا؟
ا/ت : چرا بغلم نکردی هااااا😭
جونگ کوک: باشه پرنسس قهر نکن بیا بغلم
ا/ت : باید بگم تا بفهمی شاشکول
جونگ کوک : پرنسس گوشیت زنگ میخوره
ا/ ت : هاری هس
مکالمه*
هاری: سلام ا/ت زود تر برین بیمارستان چوسان (یه اسمی حالا گفتم )
ا/ت : چرا مگه چیشدههه
هاری : کل بچه های کلاستون من و سوهو و هوسو اینجاییم تهیونگ ..
ا/ت : تهیونگ چی؟
هاری : تهیونگ بدجوری با موتور تصادف کرده و دکترا میگن انگار باید بره کما
ا/ت : اوو باشه خدافس
هاری : میبینمتون
پایان مکالمه*
ا/ت : جونگ کوک زود پاشو حاضر شیم بریم بیمارستان چوسان زوددددد
جونگ کوک : چرا
ا/ت : تهیونگ تصادف کرده و دکترا گفتن احتمال داره بره کما
جونگ کوک : اوهو حله بدو
*پرش زمانی به بیمارستان*
ا/ت: هاری چیشده
ته مو: سلام کوک
جونگ کوک : سلام ته مو بقیه بچه ها کوش
ا/ت : تو حیاط هستن بیاین بریم
هوسو : ا/تتتت تهیونگ😭تهیونگ قراره بره کم .. کم ...کماااااا😭😭😭😭😭
ا/ت : هوسو آروم باشششش
جونگ کوک : نیکی گریه نکن درست میشهههه
نیکی : ولی رفت کماااااا😭
یونجون: بچه ها دکترا ...
سوهو : دکترا چییییییییی
هاری : چیشدههههع
ا/ت : وایسین برم هاری مواظب هوسو باش
دکتر : خانوم ؟
ا/ت : خانوم جئون
دکتر : خانوم جئون متاسفانه دوستتون باید دو ماه توی کما باشه
ا/ت: امکان درست شدن هس
دکتر : خب راستش 70 درست بله
ا/ت : متشکرم
ویو تهیونگ
داشتم با تمام سرعت موتور رو میروندم که یاد حرف مامانم افتادم که گفته بود تهیونگ موتور رو آروم برون من بی تو نمیتونم ولی مامانم خیلی وقت بود. فوت کرده بود و من من تنها زندگی میکردم یا ولش ولی چرا باید عاشق اون دختر بشم تهیونگ به خودت بیا اون دختر معشوقه داره ولش کن کم به حرف قلبت گوش کن ها چی ماشین نه چرا ترمز نمیگیرهههه .......
ویو خونه ا/ت
جونگ کوک : ا/ت نگاه کن مینی الان قهر کرد درست تو وقتی قهر میکنی اینطوری میشی😂
ا/ت : که الان قهرم
جونگ کوک: یا خدا چرا؟
ا/ت : چرا بغلم نکردی هااااا😭
جونگ کوک: باشه پرنسس قهر نکن بیا بغلم
ا/ت : باید بگم تا بفهمی شاشکول
جونگ کوک : پرنسس گوشیت زنگ میخوره
ا/ ت : هاری هس
مکالمه*
هاری: سلام ا/ت زود تر برین بیمارستان چوسان (یه اسمی حالا گفتم )
ا/ت : چرا مگه چیشدههه
هاری : کل بچه های کلاستون من و سوهو و هوسو اینجاییم تهیونگ ..
ا/ت : تهیونگ چی؟
هاری : تهیونگ بدجوری با موتور تصادف کرده و دکترا میگن انگار باید بره کما
ا/ت : اوو باشه خدافس
هاری : میبینمتون
پایان مکالمه*
ا/ت : جونگ کوک زود پاشو حاضر شیم بریم بیمارستان چوسان زوددددد
جونگ کوک : چرا
ا/ت : تهیونگ تصادف کرده و دکترا گفتن احتمال داره بره کما
جونگ کوک : اوهو حله بدو
*پرش زمانی به بیمارستان*
ا/ت: هاری چیشده
ته مو: سلام کوک
جونگ کوک : سلام ته مو بقیه بچه ها کوش
ا/ت : تو حیاط هستن بیاین بریم
هوسو : ا/تتتت تهیونگ😭تهیونگ قراره بره کم .. کم ...کماااااا😭😭😭😭😭
ا/ت : هوسو آروم باشششش
جونگ کوک : نیکی گریه نکن درست میشهههه
نیکی : ولی رفت کماااااا😭
یونجون: بچه ها دکترا ...
سوهو : دکترا چییییییییی
هاری : چیشدههههع
ا/ت : وایسین برم هاری مواظب هوسو باش
دکتر : خانوم ؟
ا/ت : خانوم جئون
دکتر : خانوم جئون متاسفانه دوستتون باید دو ماه توی کما باشه
ا/ت: امکان درست شدن هس
دکتر : خب راستش 70 درست بله
ا/ت : متشکرم
- ۲۴.۸k
- ۰۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط