سلاممم:) من سانی نیستم و هارین( دختر عموش) هستم
سلاممم:) من سانی نیستم و هارین( دختر عموش) هستم
@irohaa
گوشی سانی دست منه و فقط میخوام ازش یه خبر بدم ..
اسم اصلی سانی ، شهلا هست و مادر پدرش توی خارج زندگی میکنن و شهلا با مادربزرگمون زندگی میکنه ..
و ۱۵ نزدیک ۱۶ سالشه :)
داستان از اونجایی شروع میشه که توی اسنپ چت شهلا با یه دختر ( پسر بوده ) دوست میشه و طرف میگه که بیا همو از نزدیک ببینیم ، شهلا هم میره ولی میفهمه طرف پسر بوده بعدش یارو میبرتش خونش و
مجبورش میکنه که از خودش صدا های مسخره دربیاره و تظاهر کنه که ۸ سالشه و شهلا قبول نمیکنه که یارو تهدیدش میکنه شهلا توی تیک تاک و اینستا مجبور میشه اینکارا رو کنه ، نزدیک یک ماه اونجا میمونه و بعدش برای بردن ابروش میاد ویسگون ، یه روز که پسره میره بیرون شهلا تصمیم میگیره خودکشی کنه تا از این وضع راحت شه چون نمیدونست چقدر دیگه قراره اونجا بمونه:))
وقتی خودکشی میکنه عکسشو برام میفرسته و میگفت دلم برات تنگ میشه منم سریع زنگ زدم به یکی از اعضای خانوادمون و همچیو گفتم که زنگ میزنن پلیس و سریع خونشونو پیدا میکنن هنوز خون زیادی ازش نرفته بود که میره بیمارستان و رگشو بخیه میکنن و بهوش میاد ولی بعد اینکه اینارو برام تعریف کرد دو ساعت بعدش رگش دوباره پاره میشه و تا الان تو کماعه:)))
عااا یادم رفت بگم ، طرف جوری بهش تجاوز کرده که رودش اسیب دیده🗿
یعنی واقعا این حد از عوضی بودن پسررو نمیتونم💔
@irohaa
گوشی سانی دست منه و فقط میخوام ازش یه خبر بدم ..
اسم اصلی سانی ، شهلا هست و مادر پدرش توی خارج زندگی میکنن و شهلا با مادربزرگمون زندگی میکنه ..
و ۱۵ نزدیک ۱۶ سالشه :)
داستان از اونجایی شروع میشه که توی اسنپ چت شهلا با یه دختر ( پسر بوده ) دوست میشه و طرف میگه که بیا همو از نزدیک ببینیم ، شهلا هم میره ولی میفهمه طرف پسر بوده بعدش یارو میبرتش خونش و
مجبورش میکنه که از خودش صدا های مسخره دربیاره و تظاهر کنه که ۸ سالشه و شهلا قبول نمیکنه که یارو تهدیدش میکنه شهلا توی تیک تاک و اینستا مجبور میشه اینکارا رو کنه ، نزدیک یک ماه اونجا میمونه و بعدش برای بردن ابروش میاد ویسگون ، یه روز که پسره میره بیرون شهلا تصمیم میگیره خودکشی کنه تا از این وضع راحت شه چون نمیدونست چقدر دیگه قراره اونجا بمونه:))
وقتی خودکشی میکنه عکسشو برام میفرسته و میگفت دلم برات تنگ میشه منم سریع زنگ زدم به یکی از اعضای خانوادمون و همچیو گفتم که زنگ میزنن پلیس و سریع خونشونو پیدا میکنن هنوز خون زیادی ازش نرفته بود که میره بیمارستان و رگشو بخیه میکنن و بهوش میاد ولی بعد اینکه اینارو برام تعریف کرد دو ساعت بعدش رگش دوباره پاره میشه و تا الان تو کماعه:)))
عااا یادم رفت بگم ، طرف جوری بهش تجاوز کرده که رودش اسیب دیده🗿
یعنی واقعا این حد از عوضی بودن پسررو نمیتونم💔
۱۰.۶k
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.