اسم عشق خوب یا بد
اسم عشق خوب یا بد
پارت ۸۳
[ویو آنالی]
خاک تو سر دانته همه مون نابود می کنه
ته جو اومد
ته جو: ماشین بزارم جلوی همون کلاب...داداشت بفهمه می کشمون
آنالی: لطفاً یک کاری کن...این احمق نابودمون می کنه
خندید به وضعیتم
ته جو: چرا تنهاش گذاشتی ؟
آنالی: چه می دونستم قرار بره پیش دخترا و مواد
سویچ دادم دستش اونم سویچ ماشین خودش داد دستم
ته جو: چطور متوجه دروغش شدی که گفت با دوستاش
آنالی: تو راه باهاش تماس گرفتم دختر جواب داد و گفت داره غلط کاری می کنه
خندید سوار ماشین شد منم سوار ماشین اون شدم
راه افتاد سمت کلاب ...داداشم از این کارا بشدت بدش میاد..برای همین اگه بفهمه دانته انجام داد رسماً طردش می کنه
دوباره برگشتیم کلاب...چون از اون جمع کثیف حالم بد میشه
ته جو قرار شد بیارش بیرون...پیاده شدم منتظر موندم خیلی طول داد
که اومدن بیرون ته جو پرتش کرد کنار ماشین و به خاطر کسی شک نکنه
سریع رفت ...من موندم این احمق..دری وری می گفت بلند شد
دانته: امشب چه شبی شد
مثل احمقا رفتار می کرد سعی کردم سوارش کنم ولی نشد
دانته: نمی یام
برگشتم محکم خوابوندم تو گوشش مثل اسکلا نگاهم کرد
دانته: آنا تویی ؟ چرا این کار کردی ؟
آنالی: سوار شو... وگرنه می کشمت
اصلأ گوش نداد...و ایندفعه چنان خوابوندم تو گوشش که صورتش قرمز شد
بزور سوارش کردم
بسته اینترنتی تموم کردم
پارت ۸۳
[ویو آنالی]
خاک تو سر دانته همه مون نابود می کنه
ته جو اومد
ته جو: ماشین بزارم جلوی همون کلاب...داداشت بفهمه می کشمون
آنالی: لطفاً یک کاری کن...این احمق نابودمون می کنه
خندید به وضعیتم
ته جو: چرا تنهاش گذاشتی ؟
آنالی: چه می دونستم قرار بره پیش دخترا و مواد
سویچ دادم دستش اونم سویچ ماشین خودش داد دستم
ته جو: چطور متوجه دروغش شدی که گفت با دوستاش
آنالی: تو راه باهاش تماس گرفتم دختر جواب داد و گفت داره غلط کاری می کنه
خندید سوار ماشین شد منم سوار ماشین اون شدم
راه افتاد سمت کلاب ...داداشم از این کارا بشدت بدش میاد..برای همین اگه بفهمه دانته انجام داد رسماً طردش می کنه
دوباره برگشتیم کلاب...چون از اون جمع کثیف حالم بد میشه
ته جو قرار شد بیارش بیرون...پیاده شدم منتظر موندم خیلی طول داد
که اومدن بیرون ته جو پرتش کرد کنار ماشین و به خاطر کسی شک نکنه
سریع رفت ...من موندم این احمق..دری وری می گفت بلند شد
دانته: امشب چه شبی شد
مثل احمقا رفتار می کرد سعی کردم سوارش کنم ولی نشد
دانته: نمی یام
برگشتم محکم خوابوندم تو گوشش مثل اسکلا نگاهم کرد
دانته: آنا تویی ؟ چرا این کار کردی ؟
آنالی: سوار شو... وگرنه می کشمت
اصلأ گوش نداد...و ایندفعه چنان خوابوندم تو گوشش که صورتش قرمز شد
بزور سوارش کردم
بسته اینترنتی تموم کردم
۱۰.۶k
۲۷ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.