برو، آنجا که دل هایی چشم به راه تواند...
برو، آنجا که دلهایی چشمبهراه تواند...
آنجا که حضورت، نه یک عادت، که نعمتی است از آسمان.
آنجا که لبخندت، چراغی میشود در شبهای تارِ کسی،
و صدایت، آرامشیست که در هیاهوی جهان، گم شده است.
برو، جایی که دلت را میفهمند،
نه از روی کلمات، که از جنس نگاهت.
برو به سوی آنان که نبودنت برایشان غمیست نهفته،
و آمدنت، عیدیست بیبهانه.
برو، به سوی آغوشهایی که همیشه بازند،
نه برای تملک، که برای آرامش.
به سوی آنکه در خیالِ رفتنت، دلش بلرزد،
و در رسیدنت، جان بگیرد.
آری...
برو آنجا که تو را منتظرند.
نه از سر نیاز، که از سر عشق.
#yeki_az_ma
آنجا که حضورت، نه یک عادت، که نعمتی است از آسمان.
آنجا که لبخندت، چراغی میشود در شبهای تارِ کسی،
و صدایت، آرامشیست که در هیاهوی جهان، گم شده است.
برو، جایی که دلت را میفهمند،
نه از روی کلمات، که از جنس نگاهت.
برو به سوی آنان که نبودنت برایشان غمیست نهفته،
و آمدنت، عیدیست بیبهانه.
برو، به سوی آغوشهایی که همیشه بازند،
نه برای تملک، که برای آرامش.
به سوی آنکه در خیالِ رفتنت، دلش بلرزد،
و در رسیدنت، جان بگیرد.
آری...
برو آنجا که تو را منتظرند.
نه از سر نیاز، که از سر عشق.
#yeki_az_ma
۲۰.۴k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.