اسم عشق خوب یا بد
اسم عشق خوب یا بد
پارت ۸۴
[ویو ته]
پشمام فکنم فک پسره شکست...من جاش دردم گرفت
ته: جونگ کوک مراقب خودت پیشش باش
جونگ کوک با حیرت زدگی نگاه می کرد... اصلأ پشماش ریخته بود
جونگ کوک: فکنم فک پسره شکست... عجب روانی هست
ته: پسره گند بالا آورده حقشه... کنجکاو شدم چیکار کرده که اینقدر دارن با دقت کار جمع می کنن
جونگ کوک: این کلاب قسمت وی ای پی...مواد و دختر هست...پارک هانجون از این کارا بشدت بدش میاد..ممکنه بخاطر همین باشه ... راستی چرا دارم توضیح میدم خنگ کلاب برای خودت هست اسکل
خندید کلش خاروند
ته جو: پشمانم...پسر کنار آنا کی بود ؟ همون لنگ درازه میگم
جونگ کوک: دوست خانوادگی پارک هست
هنوزم دنبالشون بودیم... ولی ایندفعه عمارت نرفتند و به یک کاخ رفتند
پیاده شدند انگار اینجا خونه داشتند
ته: بیا عشقت صحیح و سالم به خونش رسید
جونگ کوک: ها....میگم چرا من جای پسره فکم درد گرفت ؟
زدم زیر خنده.. ولی بی راهه نمی گفت... واقعا وحشتناک کوبید تو صورتش
ته: داداش مراقب خودت پیش دوست دخترت باشه... درسته خیلی مهربونه ولی اگه همچین گوهی بخوری اینجوری فکت میاره پایین
جونگ کوک: خدا اون روز نیاره...بریم عمارت دیر وقته
به سمت خونه جونگ کوک رفتیم و .......
..........ویو فردا............
[ویو آنالی]
گوشیم زنگ خورد از خواب پریدم.. جواب دادم
آنالی: صبح بخیر..
هانجون: صبح بخیر خوشگلم تو کجایی..دانته هم نیست..نگرانتم
آنالی: دیشب چون راه عمارت خیلی دور بود رفتیم همون کاخ واحد نود هستیم
هانجون: باشه...زود بیاید خونه نگرانتونم
پارت ۸۴
[ویو ته]
پشمام فکنم فک پسره شکست...من جاش دردم گرفت
ته: جونگ کوک مراقب خودت پیشش باش
جونگ کوک با حیرت زدگی نگاه می کرد... اصلأ پشماش ریخته بود
جونگ کوک: فکنم فک پسره شکست... عجب روانی هست
ته: پسره گند بالا آورده حقشه... کنجکاو شدم چیکار کرده که اینقدر دارن با دقت کار جمع می کنن
جونگ کوک: این کلاب قسمت وی ای پی...مواد و دختر هست...پارک هانجون از این کارا بشدت بدش میاد..ممکنه بخاطر همین باشه ... راستی چرا دارم توضیح میدم خنگ کلاب برای خودت هست اسکل
خندید کلش خاروند
ته جو: پشمانم...پسر کنار آنا کی بود ؟ همون لنگ درازه میگم
جونگ کوک: دوست خانوادگی پارک هست
هنوزم دنبالشون بودیم... ولی ایندفعه عمارت نرفتند و به یک کاخ رفتند
پیاده شدند انگار اینجا خونه داشتند
ته: بیا عشقت صحیح و سالم به خونش رسید
جونگ کوک: ها....میگم چرا من جای پسره فکم درد گرفت ؟
زدم زیر خنده.. ولی بی راهه نمی گفت... واقعا وحشتناک کوبید تو صورتش
ته: داداش مراقب خودت پیش دوست دخترت باشه... درسته خیلی مهربونه ولی اگه همچین گوهی بخوری اینجوری فکت میاره پایین
جونگ کوک: خدا اون روز نیاره...بریم عمارت دیر وقته
به سمت خونه جونگ کوک رفتیم و .......
..........ویو فردا............
[ویو آنالی]
گوشیم زنگ خورد از خواب پریدم.. جواب دادم
آنالی: صبح بخیر..
هانجون: صبح بخیر خوشگلم تو کجایی..دانته هم نیست..نگرانتم
آنالی: دیشب چون راه عمارت خیلی دور بود رفتیم همون کاخ واحد نود هستیم
هانجون: باشه...زود بیاید خونه نگرانتونم
۱۰.۰k
۲۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.