خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

golab0

golab0

۰

مطلب

۹۹

دنبال کننده

۷۹

دنبال شونده

مهربون آجی

در قلب قصه های یکی بود یا نبود
یادم نمی رود که کسی جز خدا نبود
یادم نمی رود که در آن سال های دور
مردانگی ز افسر شاهی جدا نبود
در باور قبیلة احساس های پاک
بی حرمتی به ساحتِ گل ها روا نبود
آن روز در تصور انسانِ قصه ها
می گفت مادرم که محبت خطا نبود
وقتی دلی برای دلی درد می نوشت
پیکی به جز کبوتر بادِ صبا نبود
این کوه این تهی شده از یادِ تیشه ها
در بیستونِ عشق چنین بی صدا نبود
روزی که قهرمان به سر چشمه می رسید
راهی به جز مبارزه با اژدها نبود
می شد که در هوای مساوی نفس کشید
یک بام در کشاکشِ چندین هوا نبود

تاریخ عضویت: ۱۳۹۶/۰۸/۱۴
مطالب
کالکشن ها

گفت: آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست

موردی برای نمایش موجود نمی‌باشد

نصب برنامه ویسگون