قسمت آخر
قسمت آخر
واردتالارکه شدیم بزرگترااومدن پیشوازمون ومامان بزرگ ومامان مریم خاله وعمه هاازروی پیشونیمون بوسیدن وبهمون تبریک گفتن.صدای موزیک همه جاپخش شده بودومادورتادورسالن میچرخیدیم وبه مهموناسلام میدادیم
قربون خندت بس که ماهی
پراحساسی چشم سیاهی
وقتی باهامی کل دنیا
باهمه تلخی هاش واسم شیرینه
یه حس خوبی مثه رویا
نمک خنده هات به دل میشینه
پیشم بمونی همیشه ای کاش
یه عمرعروس خونه ی خیال من باش
یه لحظه بی توعمرعذابه
برق لبات به سرخی جام شرابه
سلام وروبوسی هاکه تموم شدمن وسردار وسط روبروی هم ایستاده بودیم.
سرداردستاشودرازکردسمتم وبایه دستش منوچرخوندوشروع به رقصیدن کردیم.
تاتوآغوش منی آروم آرومم
موهاتووا میکنی ماه میشی خانومم
گرمی دستای توگرمیه خورشیده
آسمون عاشق شده وقتی تورودیده
وااااااای......
پسرناقلاتواینقدخوشگل میرقصیدی ورونمیکردی هاااا؟!فدای رقصیدنت....خنده های شیطونت...چشمکای بامزت برم من....
امشب رویایی ترین شب عمرم بود.
امشب من خوشبخت ترین عروس روی زمین بودم....همه کسایی که دوسشون داشتم کنارم بودن ومن بیشترازاین چی میخواستم؟!ازوسط بیرون نمیومدیم فقط میرقصیدیم باهمه یه دوررقصیده بودم...
سردارهیچ جاتنهام نمیزاشت وهمه حواسش به من بود...بعدشام مجلس ادامه داشت وپرانرژی ترازقبل ادامه دادیم....پاهام ازبس رقصیده بودم دردگرفته بود...
وسط خالی شدوسولمازباحلقه هاوارد شد...
باآهنگ یه حلقه ی طلایی میرقصید...
سرداروقتی تکلیف ازدواج دادحلقه تک تاج دستم کردوبرای امشب هم حلقه های گردساده وشیک طلای سفیدگرفتیم که روحلقه من اسم سرداروتاریخ ازدواجمون ورو حلقه سردار اسم من وتاریخ ازدواجمون نوشته شده بود.سردار دوتاتراول صدتومنی ازجیبش درآوردوداد دست سولماز(رسم بود)....سردارحلقه منوگرفت دستش ودستم کردومن هم همینطور....هردومون انگشت کوچیکمون روکردیم توظرف عسل وگذاشتیمش تودهن همدیگه....
_سردارنمیخوای دستموول کنی؟!
سردارچشماوابروهاشوبه نشونه نه به بالاتکون داد.
_سردارزشته ول کن
انگشتمومیکشیدم درنمی اومد...سردارشونه هاشوبه بالاتکون داد.باانگشت اشارش به گونش اشاره کرد....رشوه میگیری؟!تلافی میکنم پسرخوشتیپه....خندیدم وباخجالت ازروی گونش بوسیدم اونم دستموول کرد...
سردارآروم کنارم گفت:خوشمزه بود
_تلافی میکنم سردارخان
سردار:منتظریم
خواننده:خب ازاین دوزوج خوب امشبمون میخوام که بهمون افتخاربدن وبیان وسط وبرامون دونفری برقصن
صدای دست وجیغ وهورای جمع بلندشد...
سرداردکمه کتش روباژشت خاصی بست واومدطرفم وکمی خم شددستش رودرازکرد سمتم دستموگذاشتم توی دستش ورفتیم وسط...همه چراغا خاموش شدوفقط نورملایمی به من وسردار میخورد...چشم توچشم هم روبروی هم قرارداشتیم.دستامودورگردن سردارحلقه کردم اونم دستاشودورکمرباریکم گذاشت ومنوبه خودش نزدیک کرد...
Kırık kalbimin son ümitleri çiçek açtı ilk bakışınla
آخرین امیدهای قلب شکستم بااولین نگاه توشکفته شد
Bir hayaldi bu sevgimiz huzur oldu dokunuşunla
این عشق یه رویابود برامون ولی باوجود توآرامش شد
Ne yaparım ben yar sensiz, derdimi kime söylerim ?
بدون تومن چیکارکنم عزیزم؟دردمو به کی بگم؟
Hasretinden gece hündüz ağlar yüreğim
ازدوری ودلتنگی توشب وروزقلبم گریه میکنه
Aşkım benim meleğim söyle sensiz neylerim
عشق من...فرشته من...بگومن بدون توچیکارکنم؟
Görmediğim bir gün bile neler çeker kalbim benim
اگه یه روزتورونبینم (بیاببین)قلبم چی میکشه
Sevinçle her zaman birlikte ellerimiz
باعشق همیشه دستامون تودست همه
Tarihlere kazınacak bu ebedi sevgimiz
توی تاریخ نوشته میشه این عشق ابدی
Hatırladın mı o geceyi ay bize bakıp gülümsüyordu
یادت اومداون شب روکه ماه به ما دوتا نگاه میکردولبخندمیزد؟
Gökyüzü tüm yıldızlarını bize hediye gönderiyordu
آسمون همه ستاره هاشو به عنوان هدیه برای ما میفرستاد
Ne yaparım ben yar sensiz, derdimi kime söylerim ?
بدون تومن چیکارکنم عزیزم؟دردمو به کی بگم؟
Hasretinden gece hündüz ağlar yüreğim
ازدوری ودلتنگی توشب وروزقلبم گریه میکنه
Aşkım benim meleğim söyle sensiz neylerim
عشق من...فرشته من...بگومن بدون توچیکارکنم؟
Görmediğim bir gün bile neler çeker kalbim benim
اگه یه روزتورونبینم (بیاببین)قلبم چی میکشه
Sevinçle her zaman birlikte ellerimiz
باعشق همیشه دستامون تودست همه
Tarihlere kazınacak bu ebedi sevgimiz
توی تاریخ نوشته میشه این عشق ابدی
دورتادورمون پرشده بود اززوج های مختلف....بعدتموم شدن آهنگ همه برامون دست زدن وصدای اهنگ شادپرشد.همه دورتادورمون حلقه زده بودن ومثه ترکی هاانگشتای شصتشون روبه هم وصل کرده بودن ومیرقصیدن ومن وسردار هم وسط بودیم
واردتالارکه شدیم بزرگترااومدن پیشوازمون ومامان بزرگ ومامان مریم خاله وعمه هاازروی پیشونیمون بوسیدن وبهمون تبریک گفتن.صدای موزیک همه جاپخش شده بودومادورتادورسالن میچرخیدیم وبه مهموناسلام میدادیم
قربون خندت بس که ماهی
پراحساسی چشم سیاهی
وقتی باهامی کل دنیا
باهمه تلخی هاش واسم شیرینه
یه حس خوبی مثه رویا
نمک خنده هات به دل میشینه
پیشم بمونی همیشه ای کاش
یه عمرعروس خونه ی خیال من باش
یه لحظه بی توعمرعذابه
برق لبات به سرخی جام شرابه
سلام وروبوسی هاکه تموم شدمن وسردار وسط روبروی هم ایستاده بودیم.
سرداردستاشودرازکردسمتم وبایه دستش منوچرخوندوشروع به رقصیدن کردیم.
تاتوآغوش منی آروم آرومم
موهاتووا میکنی ماه میشی خانومم
گرمی دستای توگرمیه خورشیده
آسمون عاشق شده وقتی تورودیده
وااااااای......
پسرناقلاتواینقدخوشگل میرقصیدی ورونمیکردی هاااا؟!فدای رقصیدنت....خنده های شیطونت...چشمکای بامزت برم من....
امشب رویایی ترین شب عمرم بود.
امشب من خوشبخت ترین عروس روی زمین بودم....همه کسایی که دوسشون داشتم کنارم بودن ومن بیشترازاین چی میخواستم؟!ازوسط بیرون نمیومدیم فقط میرقصیدیم باهمه یه دوررقصیده بودم...
سردارهیچ جاتنهام نمیزاشت وهمه حواسش به من بود...بعدشام مجلس ادامه داشت وپرانرژی ترازقبل ادامه دادیم....پاهام ازبس رقصیده بودم دردگرفته بود...
وسط خالی شدوسولمازباحلقه هاوارد شد...
باآهنگ یه حلقه ی طلایی میرقصید...
سرداروقتی تکلیف ازدواج دادحلقه تک تاج دستم کردوبرای امشب هم حلقه های گردساده وشیک طلای سفیدگرفتیم که روحلقه من اسم سرداروتاریخ ازدواجمون ورو حلقه سردار اسم من وتاریخ ازدواجمون نوشته شده بود.سردار دوتاتراول صدتومنی ازجیبش درآوردوداد دست سولماز(رسم بود)....سردارحلقه منوگرفت دستش ودستم کردومن هم همینطور....هردومون انگشت کوچیکمون روکردیم توظرف عسل وگذاشتیمش تودهن همدیگه....
_سردارنمیخوای دستموول کنی؟!
سردارچشماوابروهاشوبه نشونه نه به بالاتکون داد.
_سردارزشته ول کن
انگشتمومیکشیدم درنمی اومد...سردارشونه هاشوبه بالاتکون داد.باانگشت اشارش به گونش اشاره کرد....رشوه میگیری؟!تلافی میکنم پسرخوشتیپه....خندیدم وباخجالت ازروی گونش بوسیدم اونم دستموول کرد...
سردارآروم کنارم گفت:خوشمزه بود
_تلافی میکنم سردارخان
سردار:منتظریم
خواننده:خب ازاین دوزوج خوب امشبمون میخوام که بهمون افتخاربدن وبیان وسط وبرامون دونفری برقصن
صدای دست وجیغ وهورای جمع بلندشد...
سرداردکمه کتش روباژشت خاصی بست واومدطرفم وکمی خم شددستش رودرازکرد سمتم دستموگذاشتم توی دستش ورفتیم وسط...همه چراغا خاموش شدوفقط نورملایمی به من وسردار میخورد...چشم توچشم هم روبروی هم قرارداشتیم.دستامودورگردن سردارحلقه کردم اونم دستاشودورکمرباریکم گذاشت ومنوبه خودش نزدیک کرد...
Kırık kalbimin son ümitleri çiçek açtı ilk bakışınla
آخرین امیدهای قلب شکستم بااولین نگاه توشکفته شد
Bir hayaldi bu sevgimiz huzur oldu dokunuşunla
این عشق یه رویابود برامون ولی باوجود توآرامش شد
Ne yaparım ben yar sensiz, derdimi kime söylerim ?
بدون تومن چیکارکنم عزیزم؟دردمو به کی بگم؟
Hasretinden gece hündüz ağlar yüreğim
ازدوری ودلتنگی توشب وروزقلبم گریه میکنه
Aşkım benim meleğim söyle sensiz neylerim
عشق من...فرشته من...بگومن بدون توچیکارکنم؟
Görmediğim bir gün bile neler çeker kalbim benim
اگه یه روزتورونبینم (بیاببین)قلبم چی میکشه
Sevinçle her zaman birlikte ellerimiz
باعشق همیشه دستامون تودست همه
Tarihlere kazınacak bu ebedi sevgimiz
توی تاریخ نوشته میشه این عشق ابدی
Hatırladın mı o geceyi ay bize bakıp gülümsüyordu
یادت اومداون شب روکه ماه به ما دوتا نگاه میکردولبخندمیزد؟
Gökyüzü tüm yıldızlarını bize hediye gönderiyordu
آسمون همه ستاره هاشو به عنوان هدیه برای ما میفرستاد
Ne yaparım ben yar sensiz, derdimi kime söylerim ?
بدون تومن چیکارکنم عزیزم؟دردمو به کی بگم؟
Hasretinden gece hündüz ağlar yüreğim
ازدوری ودلتنگی توشب وروزقلبم گریه میکنه
Aşkım benim meleğim söyle sensiz neylerim
عشق من...فرشته من...بگومن بدون توچیکارکنم؟
Görmediğim bir gün bile neler çeker kalbim benim
اگه یه روزتورونبینم (بیاببین)قلبم چی میکشه
Sevinçle her zaman birlikte ellerimiz
باعشق همیشه دستامون تودست همه
Tarihlere kazınacak bu ebedi sevgimiz
توی تاریخ نوشته میشه این عشق ابدی
دورتادورمون پرشده بود اززوج های مختلف....بعدتموم شدن آهنگ همه برامون دست زدن وصدای اهنگ شادپرشد.همه دورتادورمون حلقه زده بودن ومثه ترکی هاانگشتای شصتشون روبه هم وصل کرده بودن ومیرقصیدن ومن وسردار هم وسط بودیم
۳۹.۸k
۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.