گروه بین الملل رجانیوز: سه سال پیش (و مشخصا صبح روز 21 آگ
گروه بینالملل رجانیوز: سه سال پیش (و مشخصا صبح روز 21 آگوست 2013 [30 مرداد 1392]) عالم پر شد از خبرهای «جنایت کشتار شیمیایی در غوطه [ی دمشق]». روایت مخالفین نظام سوریه میگفت که این کشتار نزدیک 1400 قربانی گرفته است. سازمان «پزشکان بدون مرز» اعلام کرد که «نتیجه، 355 قربانی بوده است.» اما «دیدهبان [سوریه حقوق بشر]» (که از مخالفین نظام است) به 500 قربانی اشاره کرد. «شبکههای حقوقی سوریه» هم وارد صحنه شدند و رقمهای متفاوت دیگری اعلام کردند. اما فقط تعداد قربانیان این کشتار نبود که چنین تفاوتهایی به خود میدید، پیچیدگیها و تناقضات بسیاری بود که گریبان این پرونده را گرفته بود؛ پروندهای که خیلی ناگهانی و به محض پذیرش نظام سوریه برای اینکه زرادخانهی شیمیاییاش را نابود کند، بسته شد.
به نوشتهی صهیب عنجرینی (کارشناس برجستهی مسائل سوریه) در روزنامهی الاخبار، اگر به جریانات یک سالِ پیش از آن حادثه برگردیم، آن وقت میتوانیم بگوییم «کشتار غوطه»، به مثابه نقطهی اوج مرحلهای بود که از مدتها پیش آغاز شده بود. رسانههای غربی در آن مرحله (یعنی نیمهی دوم سال 2012) شروع کرده بودند به هشدار دادن دربارهی «عزم نظام سوریه برای استفاده از سلاح شیمیایی ضد ملتش».
در همین زمینه میتوان به تصریحات چند مسئول مختلف اشاره کرد. در رأس آنها هم تهدید مشهوری که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در بیستم آگوست 2012 مطرح کرد و گفت: «هرگونه جابهجایی یا استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز است، و میتواند به دخالت مستقیم نظامی [آمریکا] منجر شود.»
پمپاژ رسانهای در این موضوع رفته رفته بالا میگرفت تا آنکه در اواخر سال 2012 به اوج خود رسید، زمانی که هشدارهای رسانهها دربارهی «استفادهی قریبالوقوع» از سلاح شیمیایی [توسط نظام سوریه] هشدار میدادند و میگفتند این هشدارها را «طبق گزارشهای اطلاعاتی» مطرح میکنند. میتوان نمونهی این مطلب را در بسیاری از رسانهها از جمله مجلهی آمریکایی وایرد و روزنامهی آمریکایی نیویورک تایمز و مجلهی آلمانی دیراشپیگل و ... دید.
پیش از کشتار
در دسامبر 2012 تعداد از «فعالان و حقوقدانان طرفدار انقلاب» در سکوت، تهیهی مقدمات برای آغاز به کار «دفتر تهیه مستندات پروندهی شیمیایی در سوریه» را کامل کردند (آن هم نزدیک 5 ماه پیش از ثبت اولین استفادهی تایید شده از سلاح شیمیایی در خان العسل در ریف حلب).
این «دفتر» که از ترکیه به عنوان پایگاه «لوجستیک» فعالیتهایش استفاده میکرد دفتری است که «به صورت رسمی در محافل بینالمللی به رسمیت شناخته شده بود.» مدتی بعد، و پس از ثبت حملات شیمیایی در مناطق مختلف سوریه و تشکیل کمیتههای تحقیق بینالمللی، این دفتر آماده بود تا به صورت چشمگیری از طرف «سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی» به عنوان «هماهنگکنندهی کل برای ورود به مناطق مورد حمله قرار گرفته» تعیین شود.
خان العسل
در 19 مارس 2013 [29 اسفند 1391]، دمشق اعلام کرد «تروریستها موشکی حاوی مواد شیمیایی شلیک کردهاند که منجر به کشته شدن 16 نفر در شهر خان العسل در ریف حلب شده است» (این شهر در آن زمان تحت سیطرهی نظام سوریه بود). «دیده بان سوریه حقوق بشر» هم اعلام کرد «تعداد کشتهها به 26 نفر رسیده که در بین آنها 16 نظامی دیده میشوند» سخنگوی «شورای نظامی حلب» [وابسته به ارتش آزاد سوریه] قاسم سعدالدین به سرعت ارتش سوریه را به انجام این حمله متهم کرد. چند گروه مختلف از مخالفین سوریه هم شروع به ترویج این روایت کردند که «نظام، یک منطقهی تحت سیطرهی خودش را به صورت اشتباهی هدف قرار داده است.» (شبکهی قطری الجزیره اولین جایی بود که این روایت را در دستور کار قرار داد).
[در این مورد که مخالفین نظام متهم به استفاده از سلاح شیمیایی بودند] آمریکا اعلام کرد که «دلایل کافی در بارهی استفاده از سلاح شیمیایی در دست ندارد». سازمان «منع گسترش سلاحهای شیمیایی» هم از وجود نداشتن «اطلاعات، از یک طرف مستقل دربارهی استفاده از سلاحهای شیمیایی» سخن گفت. سازمان بهداشت جهانی هم پا جای پای آن دو گذاشته و اعلام کرد «نمیتوانند مطمئن باشد که در آنجا از سلاح شیمیایی استفاده شده است.»
پس از این واقعه، به سرعت، و در هماهنگیای شایان توجه، رسانهها شروع کردند به صحبت از «استفادهی نظام از سلاح شیمیایی» به نقل از «فعالان [ضد نظام]». این «حملات» ادعایی نظام به مردم با سلاح شیمیایی، به ادعای این رسانهها داشت پشت سر هم در مناطق مختلف سوریه رخ میداد: در العتیبه در ریف دمشق (19 مارس 2013، یعنی همان روز حملهی خان العسل و تنها چند ساعت بعد از آن)، در عدرا در ریف دمشق (24 مارس 2013)، در محلهی شیخ مقصود حلب (13 آپریل 2013) و در سراقب در ریف ادلب (29 آپریل 2013).
در می 2013 [یع
به نوشتهی صهیب عنجرینی (کارشناس برجستهی مسائل سوریه) در روزنامهی الاخبار، اگر به جریانات یک سالِ پیش از آن حادثه برگردیم، آن وقت میتوانیم بگوییم «کشتار غوطه»، به مثابه نقطهی اوج مرحلهای بود که از مدتها پیش آغاز شده بود. رسانههای غربی در آن مرحله (یعنی نیمهی دوم سال 2012) شروع کرده بودند به هشدار دادن دربارهی «عزم نظام سوریه برای استفاده از سلاح شیمیایی ضد ملتش».
در همین زمینه میتوان به تصریحات چند مسئول مختلف اشاره کرد. در رأس آنها هم تهدید مشهوری که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در بیستم آگوست 2012 مطرح کرد و گفت: «هرگونه جابهجایی یا استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز است، و میتواند به دخالت مستقیم نظامی [آمریکا] منجر شود.»
پمپاژ رسانهای در این موضوع رفته رفته بالا میگرفت تا آنکه در اواخر سال 2012 به اوج خود رسید، زمانی که هشدارهای رسانهها دربارهی «استفادهی قریبالوقوع» از سلاح شیمیایی [توسط نظام سوریه] هشدار میدادند و میگفتند این هشدارها را «طبق گزارشهای اطلاعاتی» مطرح میکنند. میتوان نمونهی این مطلب را در بسیاری از رسانهها از جمله مجلهی آمریکایی وایرد و روزنامهی آمریکایی نیویورک تایمز و مجلهی آلمانی دیراشپیگل و ... دید.
پیش از کشتار
در دسامبر 2012 تعداد از «فعالان و حقوقدانان طرفدار انقلاب» در سکوت، تهیهی مقدمات برای آغاز به کار «دفتر تهیه مستندات پروندهی شیمیایی در سوریه» را کامل کردند (آن هم نزدیک 5 ماه پیش از ثبت اولین استفادهی تایید شده از سلاح شیمیایی در خان العسل در ریف حلب).
این «دفتر» که از ترکیه به عنوان پایگاه «لوجستیک» فعالیتهایش استفاده میکرد دفتری است که «به صورت رسمی در محافل بینالمللی به رسمیت شناخته شده بود.» مدتی بعد، و پس از ثبت حملات شیمیایی در مناطق مختلف سوریه و تشکیل کمیتههای تحقیق بینالمللی، این دفتر آماده بود تا به صورت چشمگیری از طرف «سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی» به عنوان «هماهنگکنندهی کل برای ورود به مناطق مورد حمله قرار گرفته» تعیین شود.
خان العسل
در 19 مارس 2013 [29 اسفند 1391]، دمشق اعلام کرد «تروریستها موشکی حاوی مواد شیمیایی شلیک کردهاند که منجر به کشته شدن 16 نفر در شهر خان العسل در ریف حلب شده است» (این شهر در آن زمان تحت سیطرهی نظام سوریه بود). «دیده بان سوریه حقوق بشر» هم اعلام کرد «تعداد کشتهها به 26 نفر رسیده که در بین آنها 16 نظامی دیده میشوند» سخنگوی «شورای نظامی حلب» [وابسته به ارتش آزاد سوریه] قاسم سعدالدین به سرعت ارتش سوریه را به انجام این حمله متهم کرد. چند گروه مختلف از مخالفین سوریه هم شروع به ترویج این روایت کردند که «نظام، یک منطقهی تحت سیطرهی خودش را به صورت اشتباهی هدف قرار داده است.» (شبکهی قطری الجزیره اولین جایی بود که این روایت را در دستور کار قرار داد).
[در این مورد که مخالفین نظام متهم به استفاده از سلاح شیمیایی بودند] آمریکا اعلام کرد که «دلایل کافی در بارهی استفاده از سلاح شیمیایی در دست ندارد». سازمان «منع گسترش سلاحهای شیمیایی» هم از وجود نداشتن «اطلاعات، از یک طرف مستقل دربارهی استفاده از سلاحهای شیمیایی» سخن گفت. سازمان بهداشت جهانی هم پا جای پای آن دو گذاشته و اعلام کرد «نمیتوانند مطمئن باشد که در آنجا از سلاح شیمیایی استفاده شده است.»
پس از این واقعه، به سرعت، و در هماهنگیای شایان توجه، رسانهها شروع کردند به صحبت از «استفادهی نظام از سلاح شیمیایی» به نقل از «فعالان [ضد نظام]». این «حملات» ادعایی نظام به مردم با سلاح شیمیایی، به ادعای این رسانهها داشت پشت سر هم در مناطق مختلف سوریه رخ میداد: در العتیبه در ریف دمشق (19 مارس 2013، یعنی همان روز حملهی خان العسل و تنها چند ساعت بعد از آن)، در عدرا در ریف دمشق (24 مارس 2013)، در محلهی شیخ مقصود حلب (13 آپریل 2013) و در سراقب در ریف ادلب (29 آپریل 2013).
در می 2013 [یع
۹.۴k
۰۲ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.