آدم هیچوقت نمیتواند خودش انتخاب کند که چه کسی را دوست داش
آدم هیچوقت نمیتواند خودش انتخاب کند که چه کسی را دوست داشته باشد!
یک روز به خودت می آیی میبینی برای یک نفر قلبت تند تر از همیشه میزند، و لبانت بیشتر از همیشه میخندد!
حس میکنی که زندگی را دوست داری و ارزش حیاتت را بیش از پیش میدانی...
اما وای به حال کسانی که قلبشان برای فردی اشتباه به تپش می افتد!
آن عشق برایشان حکمِ شکنجه گر را دارد و وضع زندگیشان را هزاران بار از زمانی که او را نشناخته بودند بدتر و سخت تر می کند!
مانند یک عذابِ الهی!
تمام ساعات زندگیشان شب است و تاریک!
سینه یشان پر میشود از انبوهی از آه و ناله و درد!
به طوری که هرجا که بروند
حتی در سفر، حتی در مجلل ترین مهمانی ها
باز غم هایشان فراموششان نمیشود
و هیچکس و هیچ چیز،
جز همان فرد نمیتواند این حجم عظیم غم را کم کند و روشنی را به زندگیشان برگرداند...!
گاهی اوقات عشق به طرز عجیبی، وحشتناک و دردناک میشود!
یک روز به خودت می آیی میبینی برای یک نفر قلبت تند تر از همیشه میزند، و لبانت بیشتر از همیشه میخندد!
حس میکنی که زندگی را دوست داری و ارزش حیاتت را بیش از پیش میدانی...
اما وای به حال کسانی که قلبشان برای فردی اشتباه به تپش می افتد!
آن عشق برایشان حکمِ شکنجه گر را دارد و وضع زندگیشان را هزاران بار از زمانی که او را نشناخته بودند بدتر و سخت تر می کند!
مانند یک عذابِ الهی!
تمام ساعات زندگیشان شب است و تاریک!
سینه یشان پر میشود از انبوهی از آه و ناله و درد!
به طوری که هرجا که بروند
حتی در سفر، حتی در مجلل ترین مهمانی ها
باز غم هایشان فراموششان نمیشود
و هیچکس و هیچ چیز،
جز همان فرد نمیتواند این حجم عظیم غم را کم کند و روشنی را به زندگیشان برگرداند...!
گاهی اوقات عشق به طرز عجیبی، وحشتناک و دردناک میشود!
۱.۷k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.