غریبه ای در حال عبور از جاده ای بی انتها بود و زیر لب با
غریبهای در حال عبور از جاده ای بی انتها بود و زیر لب با خود میگفت "جاده ی بیچاره تو هیچ وقت معنای عشق را نخواهی فهمید, جاده در دل خود میگفت: لعنت به این عشق, سال هاست که با التماس زیر پای تو افتاده ام و برای برگشتت جاده شدم ولی تو هرگز نفهمیدی. ..
۱.۸k
۱۹ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.