پارت 63: من: منظورت چیه ؟؟ بی تفاوت از روی صندلی پا شدو ر

پارت 63: من: منظورت چیه ؟؟ بی تفاوت از روی صندلی پا شدو رفت توی آشپزخونه. کوکی: هیچی. به تهیونگ نگا کردم. من: شروع شد دوباره. خواستم پا شم برم تو آشپز خونه که بازم گوشیم زنگ خورد. من: چه خبره امروز. .
گوشیمو جواب دادم از کمپانی جی وای پی بود و بعدش هم از وای جی . و بعدش همین طوری تماس پشت سر هم داشتم از تمام کمپانیا. آخرین کسی که زنگ زد بنگ پی دی نیم بود. من: بچه ها پی دی نیمه ساکت شین. گوشیو جواب دادم. من: بله پی دی نیم!  پی دی نیم: گائول شی امروز از همه کمپانی ها پیشنهاد داشتی اره؟؟ من: دقیقا چطور؟؟
پی دی نیم: به هیچکودوم که جواب ندادی؟؟؟
من: نه. جواب ندادم. پی دی نیم: هوف خیلی خوبه که اینو میشنوم فک کنم الان وقتش باشه آرایشگرمون توی کمپانی به عنوان خواننده هم فعالیت کنه نظرت چیه؟؟ من بعد از دیدن اون فیلم واقعا کف کردم . پارک گائول تو یه دختر کاملی!!!! مونده بودم که چی بگم اصلا نمیتونستم از خوشحالی حرف بزنم. من: ی..ینی..شما الان دارید بهم پیشنهاد کار میدید؟؟؟ خوب...چرا که نه حتما با کمال میل.
پی دی نیم: خوب شد حالا مال من شدی. بعدا توی کمپانی میبینمت فعلا. قطع کردم. مبهوت نگا میکردم. وی با چشای درشت بهم زل زد. وی: چی شد چرا اینجوری شدی....
کوکی: چی شده. آب دهنمو قورت دادم. من: بچه ها..پی دی نیم بهم پیشنهاد داد. الان دیگه رسما من توی کمپانی شما. . بیگ هیت من میخوام فعالیتمو شروع کنم من...بالاخره دارم خواننده میشم. لبخند شیرینی روی لبای جونگ کوک اومد. به طرفم اومدو منو توی آغوشش گرفت. کوکی: گائولم ازین به بعد همه چیز بهتر میشه. اخم کوچیکی کردمو گفتم: حالا خیالت راحت شد لوسک.
کوکی: به من نگو لوس مارمولک. راسی تو. امروز نبوسیدمت. من: امروز تا اخر شب بوس بهت نمیدم .
کوکی: تو بیخود میکنیییییی. من بهت گفته بودم سر تا پات تک تک اعضای بدنت مال منه. من: من مال خودمم. هر کاری بخوام میکنم. بعدم رومو اونوری کردم. کوکی: خوب باشه امتحانش مجانیه. تا شب کاریت ندارم. وی: امیدوارم زنده بمونی جونگ کوک. بعدش رفت نشست روی کاناپه و تلوزیونو روشن کرد. قشنگ معلوم  که باهام لج کرده.
رفتم کنارش نشستم. از گوشه چشم بهش نگاه کردم .
من: الان لج کردی ینی؟ جواب نداد . من: هعی با تو ام.
بازم هیچی نگفت. من: خوب خودت خواستی به ازای هر سوالی که بپرسمو جواب ندی یه روز بیش تر بهت بوس نمیدم....روشو برگردوندو چشاشو درشت کرد.
کوکی: چیییی؟؟؟؟ این قبوول نیییس جواب ندادن هر سوال یه روز بدون بووووس؟؟ محااالهههه تو اصلا قاضی خوبی نییستی گائول.  من: به من چه میخواسدی جوابمو بدی. تا فردا پس. کوکی: هااااا؟؟؟ تا فرداااا؟؟؟ من تا همین امشب هم مطمئن نیستم دووم بیااارم میخوای خودت منو بکنی تو گووور؟؟؟ من: خوب پس هر چی میپرسم جواب بده. الان لج کردی؟؟ کوکی: نع. من: خوب هر اعتراف غلط دو شب به مجازات اضافه میکنه پس ینی...امشب و فردا و پس فردا.... کوکی: نههههه میگم میگم. اره لج کردم.
من: خوب چرا؟؟ کوکی: چون...چون بوس نمیدی.
من: خوب نمیدم دیگه بدن خودمه.. کوکی: خانوم قاضی اعتراض دارم. : نع وارد نیس. کوکی: خواهشمندم بزار اعتراض کنم. من: با اینکه رو حرف قاضی حرف زدی ولی خوب بگو. کوکی: من قبلا نگفته بودم که از 10 سانت بالای سر تا پات مال منی؟؟؟ من: خووب برای اثبات حرفت سند داری؟؟؟ سند مالکیت نشونم بده. نیشخند زد. کوکی: سندش پیش خودته . من: پیش من؟؟ کوکی: اوهوم روی بدنت. اومدو موهامو از روی گردنم کنار زد. جای گازایی که گرفته بود و کبودی ها روی گردنم مونده بود. کوکی: بفرما اینم سندش. البته جاهای دیگه هم هست ولی چون دادگاه علنیه نمیتونم اونا هم نشون بدم.