کمی آلوده بر بغضم، کمی سرگرم طوفانم
کمی آلوده بر بغضم، کمی سرگرم طوفانم
کمی ابری، کمی تا قسمتی دلتنگِ بارانم
پریشانم، مشوّش، مضطرب، دلواپسم بیاو
غریبم، خستهام، دلمردهام، ویرانِ ویرانم
صداقت پیشه کردم، ساده بودم سادگی کردم
که قلبم جار زد احساس را در چشمِ گریانم
غروبی بیخداحافظ گذشت از من، رهایم کرد
چه کردم لایقِ این بودهام؟ حیرانِ حیرانم
جهانم بی حضورش قعرِ چاهی در جهنم شد
و از دوزخ مرا دیگر هراسی نیست، میدانم
تماما تحتِ تاثیرش نوشتم شعرهایم را
به کارم هیچ آمد این غزل های فراوانم؟
هنوزم در نبردم با دلم، با خاطراتی که
نمک پاشیده بر زخمم، که دارد قصدِ این جانم
هنوزم عاشقم، اما خداوندا تو شاهد باش
کمی آلوده بر بغضم٬ کمی سرگرم طوفانم...
کمی ابری، کمی تا قسمتی دلتنگِ بارانم
پریشانم، مشوّش، مضطرب، دلواپسم بیاو
غریبم، خستهام، دلمردهام، ویرانِ ویرانم
صداقت پیشه کردم، ساده بودم سادگی کردم
که قلبم جار زد احساس را در چشمِ گریانم
غروبی بیخداحافظ گذشت از من، رهایم کرد
چه کردم لایقِ این بودهام؟ حیرانِ حیرانم
جهانم بی حضورش قعرِ چاهی در جهنم شد
و از دوزخ مرا دیگر هراسی نیست، میدانم
تماما تحتِ تاثیرش نوشتم شعرهایم را
به کارم هیچ آمد این غزل های فراوانم؟
هنوزم در نبردم با دلم، با خاطراتی که
نمک پاشیده بر زخمم، که دارد قصدِ این جانم
هنوزم عاشقم، اما خداوندا تو شاهد باش
کمی آلوده بر بغضم٬ کمی سرگرم طوفانم...
۱.۱k
۱۱ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.