تازه هم دانسته شود که علم حضوری و عشق و دل و انسانی احساس
تازه هم دانسته شود که علم حضوری و عشق و دل و انسانی احساسات و عقل معمول و قلب و مال من و مال دیگری و و نگاه و زندگی و جان مربوط به انسان و نفس و . . . به قله ی قاف و همه عالم هستی هم برسد با پشتوانه ملاک نداشته باشد ازباطل روی ثابت همانا مرگ هم روحی هم روانی هم جسمی که پس از ظهور می باشد و دروغ محض به ظاهر و حرف و عملی باش اما پشتوانه ی ملاک هم داشته باشید میباشد و چشمی که پر از آرامش و صدا هم نوازش باشد و و توجه ی فکی و تصوری و مجنون اوج صداقت قلبی هم بشود و به درک دانستن خدا هم برسد که پشتوانه ی ملاک نداشته باشد هم باطل مفهومی ازروی ثابت بیشک می باشد.
دانسته بین سیاست یا منافع طلبی یا پیشرفت عملی یا . . . یا هرچه مانند آن و دین اگر روزی تمایز بیفتد که از تخلف می تواند فضای بین بد ضعیف و خوب بیشتر بیفتد همانا دین انتخاب می شود حتی اگر پادمنافع و پادتوسعه بشود هرچند اگر درجهت بیفتد که روی ثابت از تکلیف از راهی بیفتد باشد پس آنچه نزد ما مقبول است توسعه که هیچ توسعه لحظه ایی با بنیاد دینی که به ظاهر متضاد می باشد.
تازه آنان که گویند ذره چه تواند درک دریا دارد هم تنها تفاوت درک و یافته را ریشه ای نفهمیده است و هم نفهمیده که فاصله ی درکی خدا با مهدی بی نهایت است وگرنه دریافته ما و به خصوص مهدی اگر از قیاس جسم به قیاس روح خدا نشود و قیاس روح به روح بشود فاصله ی یافته ما حداقل درتخلف به طور خفی و به خصوص حضرت مهدی مانند دریا به دریا است که حسن فاعلی که اضاف کمیت حسن برحسن فعلی آن است می شناسد می باشد.
بدانید درمطابقت تکلیف ما اگر فردی توکل کننده درمقابل توکل کننده با توسل بیفتد همانا آنکه توکل کننده با توسل است حاظر پیروز بعد از ظهور از روی ثابت هم عملا میشود.
چشم ها و ظواهر وقتی عقل شوند از دست های پشت پرده انسان ها بی خبر می مانند حقیقت آنچیزی نیست که می بینید آنچیزی است که یا پنهان است ویا سعی می شود که پنهان بماند حقیقت یک مفهوم است نه یک تجسم .
اصول دین حقیقت است .
فروع دین واقعیت است .
*** طرفتاران لوسی فر لطفا خفه شوند ***
تازه هم الله الله کردن بدون توسل بعد از آن درتکلیف ما یک تخلف محسوب است می شود و تازه دانسته شود پس از ملاک مسلمان وحشی بهتر از کافر خوب است و خود یافته و قبلش کافر عاقل بد بهتر از مسلمان عاشق خوب می باشد که تازه دانسته که بهتر همان ارجعیت داشتن همانا می باشد.
نقیص درصدد مطلق یعنی عشق هست و عقل معرفت هم هست اما حکومت دست عقل معرفت می باشد و حیله گری تا این میزان باشد که ماموری درلباس مردم به شاکی های ساده و ضربه نزننده مثل گرانی و فساد مالی و مشکلات بسیار و بی نهایت بدون نام جزء نام های مالی و عملی و فوقش حیله قلبی و . . . حتی از حکومتش بیاید و بزند تا بتواند درکنارش حرف اصلی به نفع حکومتش را دراین کنار بخوراند و آنچه فقط می خورند نفهمیدن ملاک همانا می باشد غالبا دعوای بین دینی و ادیانی با انداختن دعوای سرزرگری با برخوردش عامل مقایسه تلقی انداختن هم شده و همین باعث می شود که درهم دروغ بیشتر وراست نمایی بیشتر ازحتی خود راست درظاهر غیرملاکش را اغوای هم عرفی و اجتماعی وارد می کند و از تک حمله ی خود را شروع کرده و به میزان عرفی ویا شدیدا کثیر صد راه می رسد که طرف را دیوانه وار به این برساند که خودش با اجتماع مشکل دارد این آخر تزویرشان و همین را داشته باشند و برسند یعنی درحیطه ی مبنای از تمام باطل مفهومی متمایل و عملا صدررحمت فرموده اند و بدین چنین یونجه می دهد بعدش سواری هم می دهند فقط برای پشتوانه ی ملاک نداشتن اینان نفاق زایده همانا بوده که هم طبیعی بودن گذرشان بسیار زیاد است و آخر بازی باطل عینی هستند اما بازی باطل مفهومی دیوانه وار متشدد کیفی از ایلن بدتر می باشد و تشدد مومنین درعین است و تشدد منافق و کافر درمحتوا می باشد و این مال و مشکلات عملی و . . . فقط فیزیکی نیست بلکه دعا و ذکر و نماز و مسجد ساختن و حتی یک ملت آباد کردن حتی منجی تمام بشریتشان از باطل مفهومی حتی با نامی اسلامی تر از ولی تک خاص خداوند به ظاهر است که حتی از ظاهر واقعی تر از یک مومن دردینداری دیگر حتما دارند و این طبیعتشان است چون به رهبران الهیشان هم خیانت می کنند اینان به موقع هم برسد همینان به ظاهر مظلوم کش دراول ظهور فرش قرمز راه باز حضرت مهدی می شود هرچه مقابلشان بیشتر شود معادل مرگشان درروح که هیچ حتی قبل ظهور چندین میلیاردها و بی نهایت برابر جسمشان خاموش شد و پس از ظهور همان آشغال متحرک مانده ی آنان هم خاموش می شود نیازی نیست آخر اوج عمق خاک شوند که رشد کنند دم خاک روی خاک هم دفن شدن نیست رشد هم نمی کنند و عشق برابر ابلیس است و خوشبختی برابر دانستنش اوج تزویرش است اگر پشتوانه ملاک نداشته باشد و اینان معادل مرگ هستند که درظهور ه
دانسته بین سیاست یا منافع طلبی یا پیشرفت عملی یا . . . یا هرچه مانند آن و دین اگر روزی تمایز بیفتد که از تخلف می تواند فضای بین بد ضعیف و خوب بیشتر بیفتد همانا دین انتخاب می شود حتی اگر پادمنافع و پادتوسعه بشود هرچند اگر درجهت بیفتد که روی ثابت از تکلیف از راهی بیفتد باشد پس آنچه نزد ما مقبول است توسعه که هیچ توسعه لحظه ایی با بنیاد دینی که به ظاهر متضاد می باشد.
تازه آنان که گویند ذره چه تواند درک دریا دارد هم تنها تفاوت درک و یافته را ریشه ای نفهمیده است و هم نفهمیده که فاصله ی درکی خدا با مهدی بی نهایت است وگرنه دریافته ما و به خصوص مهدی اگر از قیاس جسم به قیاس روح خدا نشود و قیاس روح به روح بشود فاصله ی یافته ما حداقل درتخلف به طور خفی و به خصوص حضرت مهدی مانند دریا به دریا است که حسن فاعلی که اضاف کمیت حسن برحسن فعلی آن است می شناسد می باشد.
بدانید درمطابقت تکلیف ما اگر فردی توکل کننده درمقابل توکل کننده با توسل بیفتد همانا آنکه توکل کننده با توسل است حاظر پیروز بعد از ظهور از روی ثابت هم عملا میشود.
چشم ها و ظواهر وقتی عقل شوند از دست های پشت پرده انسان ها بی خبر می مانند حقیقت آنچیزی نیست که می بینید آنچیزی است که یا پنهان است ویا سعی می شود که پنهان بماند حقیقت یک مفهوم است نه یک تجسم .
اصول دین حقیقت است .
فروع دین واقعیت است .
*** طرفتاران لوسی فر لطفا خفه شوند ***
تازه هم الله الله کردن بدون توسل بعد از آن درتکلیف ما یک تخلف محسوب است می شود و تازه دانسته شود پس از ملاک مسلمان وحشی بهتر از کافر خوب است و خود یافته و قبلش کافر عاقل بد بهتر از مسلمان عاشق خوب می باشد که تازه دانسته که بهتر همان ارجعیت داشتن همانا می باشد.
نقیص درصدد مطلق یعنی عشق هست و عقل معرفت هم هست اما حکومت دست عقل معرفت می باشد و حیله گری تا این میزان باشد که ماموری درلباس مردم به شاکی های ساده و ضربه نزننده مثل گرانی و فساد مالی و مشکلات بسیار و بی نهایت بدون نام جزء نام های مالی و عملی و فوقش حیله قلبی و . . . حتی از حکومتش بیاید و بزند تا بتواند درکنارش حرف اصلی به نفع حکومتش را دراین کنار بخوراند و آنچه فقط می خورند نفهمیدن ملاک همانا می باشد غالبا دعوای بین دینی و ادیانی با انداختن دعوای سرزرگری با برخوردش عامل مقایسه تلقی انداختن هم شده و همین باعث می شود که درهم دروغ بیشتر وراست نمایی بیشتر ازحتی خود راست درظاهر غیرملاکش را اغوای هم عرفی و اجتماعی وارد می کند و از تک حمله ی خود را شروع کرده و به میزان عرفی ویا شدیدا کثیر صد راه می رسد که طرف را دیوانه وار به این برساند که خودش با اجتماع مشکل دارد این آخر تزویرشان و همین را داشته باشند و برسند یعنی درحیطه ی مبنای از تمام باطل مفهومی متمایل و عملا صدررحمت فرموده اند و بدین چنین یونجه می دهد بعدش سواری هم می دهند فقط برای پشتوانه ی ملاک نداشتن اینان نفاق زایده همانا بوده که هم طبیعی بودن گذرشان بسیار زیاد است و آخر بازی باطل عینی هستند اما بازی باطل مفهومی دیوانه وار متشدد کیفی از ایلن بدتر می باشد و تشدد مومنین درعین است و تشدد منافق و کافر درمحتوا می باشد و این مال و مشکلات عملی و . . . فقط فیزیکی نیست بلکه دعا و ذکر و نماز و مسجد ساختن و حتی یک ملت آباد کردن حتی منجی تمام بشریتشان از باطل مفهومی حتی با نامی اسلامی تر از ولی تک خاص خداوند به ظاهر است که حتی از ظاهر واقعی تر از یک مومن دردینداری دیگر حتما دارند و این طبیعتشان است چون به رهبران الهیشان هم خیانت می کنند اینان به موقع هم برسد همینان به ظاهر مظلوم کش دراول ظهور فرش قرمز راه باز حضرت مهدی می شود هرچه مقابلشان بیشتر شود معادل مرگشان درروح که هیچ حتی قبل ظهور چندین میلیاردها و بی نهایت برابر جسمشان خاموش شد و پس از ظهور همان آشغال متحرک مانده ی آنان هم خاموش می شود نیازی نیست آخر اوج عمق خاک شوند که رشد کنند دم خاک روی خاک هم دفن شدن نیست رشد هم نمی کنند و عشق برابر ابلیس است و خوشبختی برابر دانستنش اوج تزویرش است اگر پشتوانه ملاک نداشته باشد و اینان معادل مرگ هستند که درظهور ه
۱۷.۷k
۲۰ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.