هبوط....آسمان نوشت :ابری مشو که من طو را شیدا ببینمت.. ولبم زیر قدمهای کلام،می لرزد. کاغذم زل زدن قافیه را می ترسد چه کنم با همه ی دلهره اش ، ناگهان!!
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.