راه برونرفت از آشوبی که ایران امروز را فراگرفته است
راه برونرفت از آشوبی که ایران امروز را فراگرفته است
_________________________________________________________
من بر این باورم که تنها راه شدنی (ممکن) برای برونرفت از آشوبی که ایران امروز را فراگرفته است ، اینستکه ابرفرآوریشیوهء «بهره کش سالاری» را از میهنمان بزدائیم ، و «ابرفرآوریشیوهء خویشفرمائی گرائی» {1} را دوباره در ایران برپا سازیم . بواژگانی دیگر ، ما مزدبگیران {2} و بیکاران امروز ایران باید سرمایه های زورگیری (غصب) شدهء ایرانیان ، بدست مرزدران (متجاوزین) {3} را ، دوباره بدست آوریم . این روند ، دارای دو بخش زیر خواهد بود {4}:
1
سرمایهء نهادهای سودآورشی (اقتصادی) ، مانند کارخانه ها ، کشتزارها ، رسه داری ها (شرکت ها) ، دبستان ها ، دبیرستان ها ، دانشگاه ها و .... میان مزدبگیران آن نهادها ، بخش (تقسیم) بشود ، و به این روش ، مزدبگیران ایران به خویشفرمایان دگرش یابند (تبدیل شوند) . اندازهء رسهء (سهم) هر «مزدبگیر پیشین» ، رهمندی (رابطه) خواهد داشت با تراز (سطح) «گواهیشناسهء دانش آموختگی» (مدرک تحصیلی) ، و اندازهء «آروین کاری» (تجربهء کاری) او ؛ ولی به هر روی ، بخشامد (نسبت) بیشترین رسه (سهم) به کمترین رسه ، نباید از 10 به 1 بیشتر باشد . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند 20 برابر کم رسه ترین «مزدبگیر پیشین» یا «نو خویشفرما» ، دارای رسه (سهم) باشد . همهء «نو خویشفرمایان» یا «نو رسه داران» (نو سهامداران) ، و همچنین دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، برای داشتن درآمد ، تنها باید به کار خود پشتنهی (تکیه) داشته باشند ؛ بواژگانی دیگر ، اگر «نو خویشفرمایان» و نیز«دارندهء (مالک) پیشین نهاد سودآورشی» کار نکنند ، سود رسهء آنها ، میان دیگر رسه داران بخش (تقسیم) خواهد شد ؛ مگر اینکه رهائی (مرخصی) از کار گرفته باشند . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند در بخش راهبری (اداری) آن نهاد کار کند ؛ ولی باید دانست که سرپرستی (مدیریت) هر نهاد سودآورشی ، به شیوهء گروهی است و با نگره گیری (رای گیری) از همهء «کارکنان» یا رسه داران (سهامداران) آن نهاد ، انجام خواهد گرفت . باید رونهش (توجه) داشت که کسی نمیتواند رسه های (سهم های) خود را بفروشد و با پول آن ، بنمونه (مثلا) به گشت و گزار (سفر تفریحی) برود ؛ چون هر خویشفرمائی باید تنها با سود رسه هایش ، هزینه های گوناگون خود را بپردازد ؛ گرچه بخشی از سود رسه های (سهم های) هر خویشفرمائی ، باید برای افزایش سرمایهء خود آن خویشفرما ، هزینه شود . با اینچگونی (با این حال) ، «تک خویشفرما» شدن ، یا رفتن از یک همیاریه (تعاونی) ، به همیاریه ای دیگر ، کارهائی شدنی (ممکن) خواهند بود.
2
برای فراهم کردن سرمایه برای بیکاران ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرما» ، باید از سرمایه های کشور برداشت شود . این دسته از خویشفرمایان ، دو راه در پیش روی خود خواهند داشت : آنها هم میتوانند از راه همکاری با دیگر خویشفرمایان ، «همیاریه» (تعاونی) خود را پدید بیاورند ، و یا «تک خویشفرما» شوند و بتنهائی کار کنند ؛ مانند تاکسی داران گرامی . آن ویژگی های خویشفرمائیگرائی ، که در بالا از آنها یاد کرده ام ، در اینجا نیز برپا (برقرار) خواهد بود.
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، هم دارای سرمایهء مادی و آروینی (تجربه ای) هستند ؛ و هم کار می کنند و "برده ای" ، "رعیتی" ، و یا "مزدبگیری" را در کارگماری (استخدام) خود ندارند که برایشان کار کنند.
به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، یک خواربارفروش که سرمایهء خود را برای کرایه کردن یک فروشگاه و خرید کالاهای فروشگاهش هزینه می کند ، و خود به تنهائی به فروش کالاهای فروشگاهش می پردازد ، یک خویشفرماست . اگر بجای یک نفر ، دو یا چند نفر چنین فروشگاهی را باز کنند ، آنها یک " همیاری رسه داری (شرکت تعاونی) خویشفرمائی" را پدید آورده اند . اگر آن خویشفرما ، و یا آن چند خویشفرما ، یک یا چند مزدبگیر را بکار بگیرند (استخدام کنند) ، به سرمایه دارانی کوچک دگرش خواهند یافت (تبدیل خواهند شد).
خویشفرمایانی هم هستند که "یاری های" (خدمات) خود را می فروشند ؛ نمونه ای از این گونه خویشفرمایان ، تاکسی داران هستند که هم دارای تاکسی هستند ، و هم خود با این تاکسی به جابجا کردن شهروندان می پردازند . پزشک هائی هم که در درمانکدهء (مطب) خودشان به کار پزشکی می پردازند ، و نیز اندزه دان ها (مهندسین) ، و دادشناسهائی (وکلائی) که در کارکده های (دفاتر) خود کار می کنند نیز ، از خویشفرمایان هستند . اکنون بخوبی آشکار می شود که هریک از ما در درازای (طول) روز ، از خویشفرمایان ف
_________________________________________________________
من بر این باورم که تنها راه شدنی (ممکن) برای برونرفت از آشوبی که ایران امروز را فراگرفته است ، اینستکه ابرفرآوریشیوهء «بهره کش سالاری» را از میهنمان بزدائیم ، و «ابرفرآوریشیوهء خویشفرمائی گرائی» {1} را دوباره در ایران برپا سازیم . بواژگانی دیگر ، ما مزدبگیران {2} و بیکاران امروز ایران باید سرمایه های زورگیری (غصب) شدهء ایرانیان ، بدست مرزدران (متجاوزین) {3} را ، دوباره بدست آوریم . این روند ، دارای دو بخش زیر خواهد بود {4}:
1
سرمایهء نهادهای سودآورشی (اقتصادی) ، مانند کارخانه ها ، کشتزارها ، رسه داری ها (شرکت ها) ، دبستان ها ، دبیرستان ها ، دانشگاه ها و .... میان مزدبگیران آن نهادها ، بخش (تقسیم) بشود ، و به این روش ، مزدبگیران ایران به خویشفرمایان دگرش یابند (تبدیل شوند) . اندازهء رسهء (سهم) هر «مزدبگیر پیشین» ، رهمندی (رابطه) خواهد داشت با تراز (سطح) «گواهیشناسهء دانش آموختگی» (مدرک تحصیلی) ، و اندازهء «آروین کاری» (تجربهء کاری) او ؛ ولی به هر روی ، بخشامد (نسبت) بیشترین رسه (سهم) به کمترین رسه ، نباید از 10 به 1 بیشتر باشد . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند 20 برابر کم رسه ترین «مزدبگیر پیشین» یا «نو خویشفرما» ، دارای رسه (سهم) باشد . همهء «نو خویشفرمایان» یا «نو رسه داران» (نو سهامداران) ، و همچنین دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، برای داشتن درآمد ، تنها باید به کار خود پشتنهی (تکیه) داشته باشند ؛ بواژگانی دیگر ، اگر «نو خویشفرمایان» و نیز«دارندهء (مالک) پیشین نهاد سودآورشی» کار نکنند ، سود رسهء آنها ، میان دیگر رسه داران بخش (تقسیم) خواهد شد ؛ مگر اینکه رهائی (مرخصی) از کار گرفته باشند . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند در بخش راهبری (اداری) آن نهاد کار کند ؛ ولی باید دانست که سرپرستی (مدیریت) هر نهاد سودآورشی ، به شیوهء گروهی است و با نگره گیری (رای گیری) از همهء «کارکنان» یا رسه داران (سهامداران) آن نهاد ، انجام خواهد گرفت . باید رونهش (توجه) داشت که کسی نمیتواند رسه های (سهم های) خود را بفروشد و با پول آن ، بنمونه (مثلا) به گشت و گزار (سفر تفریحی) برود ؛ چون هر خویشفرمائی باید تنها با سود رسه هایش ، هزینه های گوناگون خود را بپردازد ؛ گرچه بخشی از سود رسه های (سهم های) هر خویشفرمائی ، باید برای افزایش سرمایهء خود آن خویشفرما ، هزینه شود . با اینچگونی (با این حال) ، «تک خویشفرما» شدن ، یا رفتن از یک همیاریه (تعاونی) ، به همیاریه ای دیگر ، کارهائی شدنی (ممکن) خواهند بود.
2
برای فراهم کردن سرمایه برای بیکاران ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرما» ، باید از سرمایه های کشور برداشت شود . این دسته از خویشفرمایان ، دو راه در پیش روی خود خواهند داشت : آنها هم میتوانند از راه همکاری با دیگر خویشفرمایان ، «همیاریه» (تعاونی) خود را پدید بیاورند ، و یا «تک خویشفرما» شوند و بتنهائی کار کنند ؛ مانند تاکسی داران گرامی . آن ویژگی های خویشفرمائیگرائی ، که در بالا از آنها یاد کرده ام ، در اینجا نیز برپا (برقرار) خواهد بود.
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
خویشفرمائی گرائی ، فرآوریشیوه ای (شیوهء تولیدی) است که در آن ، همهء مردم (بجز کودکان و نوجوانان) ، هم دارای سرمایهء مادی و آروینی (تجربه ای) هستند ؛ و هم کار می کنند و "برده ای" ، "رعیتی" ، و یا "مزدبگیری" را در کارگماری (استخدام) خود ندارند که برایشان کار کنند.
به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، یک خواربارفروش که سرمایهء خود را برای کرایه کردن یک فروشگاه و خرید کالاهای فروشگاهش هزینه می کند ، و خود به تنهائی به فروش کالاهای فروشگاهش می پردازد ، یک خویشفرماست . اگر بجای یک نفر ، دو یا چند نفر چنین فروشگاهی را باز کنند ، آنها یک " همیاری رسه داری (شرکت تعاونی) خویشفرمائی" را پدید آورده اند . اگر آن خویشفرما ، و یا آن چند خویشفرما ، یک یا چند مزدبگیر را بکار بگیرند (استخدام کنند) ، به سرمایه دارانی کوچک دگرش خواهند یافت (تبدیل خواهند شد).
خویشفرمایانی هم هستند که "یاری های" (خدمات) خود را می فروشند ؛ نمونه ای از این گونه خویشفرمایان ، تاکسی داران هستند که هم دارای تاکسی هستند ، و هم خود با این تاکسی به جابجا کردن شهروندان می پردازند . پزشک هائی هم که در درمانکدهء (مطب) خودشان به کار پزشکی می پردازند ، و نیز اندزه دان ها (مهندسین) ، و دادشناسهائی (وکلائی) که در کارکده های (دفاتر) خود کار می کنند نیز ، از خویشفرمایان هستند . اکنون بخوبی آشکار می شود که هریک از ما در درازای (طول) روز ، از خویشفرمایان ف
۳.۴k
۱۳ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.