درست همونجا که به نقطه اوجت میرسیو فریاد میزنی و میگی ببی

درست همونجا که به نقطه اوجت میرسیو فریاد میزنی و میگی ببینید من این شدم اینی که از من ساختین موفق شدم ادم شدم همونی که میخواستین ...و دقیقا همونجا همون لحظه یکی از پشت حولت میده میدونی بدترین قسمتش کجاشه؟! اینکه پرت نمیشی پایین رو همون نقطه ک وایسادی با زانو میخوری زمین اونجاست که از هرکی میخوای دستتو بگیره و کمک کنه فقط تویی فقط تو میمیونی ک دسته خودتو میگیریو بلند میشی اونا به تظاهر میگن میخوایم بدونیم موفق هستی یا نه ی جور وانمود میکنن که میخوان خودمونو امتحان کنیم واسه همین زمین میزنن ادمارو... اما اونا جز اینکه ب فکر خودشون باشن به هیچ چیزه دیگ ای فک نمیکنن اونا برای کشیدن خودشون به اون بالا بالاها تورو زمین زدن و چقد بچگی ادمه ساده ای بودیم که خر میشدیم با این حرفا... وقتی بلند میشی وانمو میکنن که واست خوشحالا اما حالا اونا تصمیم میگیرن که سقوط کنی یا رهات میکنن تا تنها بمونی! من دقیقا همون ادم بودم تنهام گذاشتن ولم کردن اما نمیدونستن که چقد با تنهایی زندگیم قشنگ تره اینو بدون همیشه تو زندگیت خودت مرد زندگیت باش مهم نیست کسی کنارته یا نه کسی تا اخر عمر دستتو میگیره یا نه خودت دسته خودتو بگیر خودت بلند شو حتی اگ تاوانش تنهاییات باشه...