انتظار برای بازگشتِ تو
انتظار برای بازگشتِ تو
هرگز تلخ و غم انگیز نبود،
در امتدادِ هر غروب،
میدانستم این سکوتِ زهر آگین
و این تنهاییِ نامهربان جاودانه نیست!
تو میآمدی،
به آغوش کسی باز میگشتی
که رفتنت را باور نکرده بود
تنها کسی که نگاهی داشت خودمانی
و دلخوشی بی مرزی که صبورش میکرد و امیدوار...
تنها کسی که منتظرت بود...!
هرگز تلخ و غم انگیز نبود،
در امتدادِ هر غروب،
میدانستم این سکوتِ زهر آگین
و این تنهاییِ نامهربان جاودانه نیست!
تو میآمدی،
به آغوش کسی باز میگشتی
که رفتنت را باور نکرده بود
تنها کسی که نگاهی داشت خودمانی
و دلخوشی بی مرزی که صبورش میکرد و امیدوار...
تنها کسی که منتظرت بود...!
۴۶۶
۲۸ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.