بهش میگم دوستت دارم مے خنده می گه این ڪه چیزِ جدیدے نیست.
بهش میگم دوستت دارم مے خنده میگه این ڪه چیزِ جدیدے نیست. منم دارم! یڪے از دستاشو از رو فرمون ماشین بر میداره دستمو مے گیره، سرشو مے چرخونه سمتم و نگاهم مے ڪنه، مے گم: وابستگے یا دل بستگی؟! به نظرت ڪدومش سخت تره؟ بدونِ این ڪه بزارم جواب بده مے گم: دل بستگے سخت تره، آدما به همه چے عادت مے ڪنن اگه منو بزارے برے یه هفته، یه ماه، یه سال... آخر سر عادت مے ڪنم ڪه نیستے دیگه ڪنارِ گوشم زمزمه نمے ڪنے ڪه دیوونمی... دیگه بعد این ڪه عشقت از سرم بپره شبا نمیرم سراغِ عڪساے تو گوشے ڪه قبل خواب هے نگات ڪنم هے دلم ضعف ڪنه واسه صورتِ ماهت، وقتے یادت، خنده هات، صدات، تصویرت بپره از سرم دیگه نمے ترسم یه روز وسط همهمهے ڪوچه و خیابوناے شلوغ ببینمت و شب تا صب وایسم گوشهے پنجره و به ماه نگاه ڪنم حرف بزنم باهاش!
اما دل بستگے اینجورے نیست، اگه نباشے من تا آخرِ عمرم عادت نمے ڪنم به شبایِ بدونِ تو، به روزایے ڪه باید تنها خودمو ببرم قدم بزنه، عادت نمے ڪنم ڪه ڪنار بیام.
دلبستگے سخته من دل بستهت شدم دیدے حالا این تڪرارے نیست؟ سرشو انداخته بود پایین تو فڪر بود، دستمو گذاشتم زیرِ چونش و نگاهشو سمتِ خودم ڪشوندم.. حالت صورتش گرفته بود، بدونِ اینڪه حرفے بزنه منو ڪشید تو بغلش و گفت: دل بستگے قشنگه، من میخوام همینطورے دوستم داشته باشے، ڪه شبا بدونِ من خوابت نبره ڪه عادت نڪنے به این شهرِ شلوغِ بے من.. ڪه صداے خنده هام از حصارِ ذهنت فرار نڪنه! زل زدم تو چشاش یه لحظه از فڪر نبودنش بغض تو گلوم نشست
بارون گرفت!
بارونا نشستن روے شیشهے ماشین
پنجره ها بخار گرفتن...
با انگشت رو شیشه نوشتم هیچ وقت دنیا رو بے تو نمیخوام
. #زهرا_مصلح
اما دل بستگے اینجورے نیست، اگه نباشے من تا آخرِ عمرم عادت نمے ڪنم به شبایِ بدونِ تو، به روزایے ڪه باید تنها خودمو ببرم قدم بزنه، عادت نمے ڪنم ڪه ڪنار بیام.
دلبستگے سخته من دل بستهت شدم دیدے حالا این تڪرارے نیست؟ سرشو انداخته بود پایین تو فڪر بود، دستمو گذاشتم زیرِ چونش و نگاهشو سمتِ خودم ڪشوندم.. حالت صورتش گرفته بود، بدونِ اینڪه حرفے بزنه منو ڪشید تو بغلش و گفت: دل بستگے قشنگه، من میخوام همینطورے دوستم داشته باشے، ڪه شبا بدونِ من خوابت نبره ڪه عادت نڪنے به این شهرِ شلوغِ بے من.. ڪه صداے خنده هام از حصارِ ذهنت فرار نڪنه! زل زدم تو چشاش یه لحظه از فڪر نبودنش بغض تو گلوم نشست
بارون گرفت!
بارونا نشستن روے شیشهے ماشین
پنجره ها بخار گرفتن...
با انگشت رو شیشه نوشتم هیچ وقت دنیا رو بے تو نمیخوام
. #زهرا_مصلح
۸.۷k
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.