هیچ شکنجه ای برای یک لحظه تحمل ناپذیر نیست. اگر فقط اقتدا
هیچ شکنجهای برای یک لحظه تحملناپذیر نیست. اگر فقط اقتدار لحظه میبود و بس، اگر "همین حالا" بود، اگر فقط "همین حالا" چه رازها که در دل خاک مدفون نمیشد. اگر فقط "همین حالا" بود و نه بعد. هیچکس جلاد دیگری نبود.
این "گذشته" است که شب میخزد زیر شمدت. پشت میکنی میبینی روبهروی توست. سر در بالش فرو میکنی میبینی میان بالش توست. مثل سایه است و از آن بدتر. سایه، نور که نباشد، دیگر نیست. اما "گذشته" در خموشی و ظلمت با توست.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها
رضا قاسمی
این "گذشته" است که شب میخزد زیر شمدت. پشت میکنی میبینی روبهروی توست. سر در بالش فرو میکنی میبینی میان بالش توست. مثل سایه است و از آن بدتر. سایه، نور که نباشد، دیگر نیست. اما "گذشته" در خموشی و ظلمت با توست.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها
رضا قاسمی
۴۳۵
۲۷ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.