ما انسانها بوی یکدیگر را گرفته ایم
ما انسانها بوی یکدیگر را گرفته ایم
شما ده رقم میوه میخرید و وقتی که وارد خانه میشوید پرتقال فقط بوی پرتقال میدهد و موزها هم فقط بوی موز میدهند و خیارها هم فقط بوی خیار میدهند و همه بوی خودشان را میدهند. بعد همه را میگذارید در یخچال. بعد از یک هفته همه شان بوی همه را میدهند. یعنی خیار بوی هندوانه هم میدهد، یک کمی هم بوی موز میدهد، یک کمی هم بوی پرتقال میدهد و...
ما این جوری شده ایم! ما را در یخچال این جامعه انداخته اند، و ما بوی هم را گرفته ایم. ما به منحصر به فرد بودن خودمان خیانت میکنیم. بوی هم را گرفته ایم، مزه ی هم را میدهیم، رنگ هم را گرفته ایم. چرا؟ چون همرنگی با جماعت داریم؛ چون گفته ایم «ره چنان رو که رهروان رفتند»؛ رهروان این جور عروسی میکنند ما هم این جوری عروسی میکنیم، آن جور عزا میگیرند آنجوری هم عزا میگیریم، این جور درس میخوانند این جوری هم درس میخوانیم. همه چیزمان مثل دیگران است. یعنی شما اگر مجلس عروسی دوست تان را رفتید هر چه دیده اید، بدانید که دوست بعدی تان هم که دو هفته ی بعد عروسی می کند همانها را می بینید. آخر اینها دو تا آقا و خانم جدیدند، باید جور دیگری آرایش کرده باشند، جور دیگری لباس پوشیده باشند،و... بنا نیست که عروسها همه یک جور لباس بپوشند و دامادها هم همه یک جورلباس بپوشند....
آن وقت نتیجه اش این میشود که ما منحصر به فردنیستیم. این است که اکوسیستم انسانی معیوب است. اکوسیستم انسانی به همین تنوع ناشی از تفردش وابستگی دارد، که تو فقط بوی خودت را بدهی، رنگ خودت را داشته باشی، مزه ی خودت را بدهی، و من هم بوی خودم راداشته باشم، رنگ خودم را، و مزه ی خودم را.
..
شما ده رقم میوه میخرید و وقتی که وارد خانه میشوید پرتقال فقط بوی پرتقال میدهد و موزها هم فقط بوی موز میدهند و خیارها هم فقط بوی خیار میدهند و همه بوی خودشان را میدهند. بعد همه را میگذارید در یخچال. بعد از یک هفته همه شان بوی همه را میدهند. یعنی خیار بوی هندوانه هم میدهد، یک کمی هم بوی موز میدهد، یک کمی هم بوی پرتقال میدهد و...
ما این جوری شده ایم! ما را در یخچال این جامعه انداخته اند، و ما بوی هم را گرفته ایم. ما به منحصر به فرد بودن خودمان خیانت میکنیم. بوی هم را گرفته ایم، مزه ی هم را میدهیم، رنگ هم را گرفته ایم. چرا؟ چون همرنگی با جماعت داریم؛ چون گفته ایم «ره چنان رو که رهروان رفتند»؛ رهروان این جور عروسی میکنند ما هم این جوری عروسی میکنیم، آن جور عزا میگیرند آنجوری هم عزا میگیریم، این جور درس میخوانند این جوری هم درس میخوانیم. همه چیزمان مثل دیگران است. یعنی شما اگر مجلس عروسی دوست تان را رفتید هر چه دیده اید، بدانید که دوست بعدی تان هم که دو هفته ی بعد عروسی می کند همانها را می بینید. آخر اینها دو تا آقا و خانم جدیدند، باید جور دیگری آرایش کرده باشند، جور دیگری لباس پوشیده باشند،و... بنا نیست که عروسها همه یک جور لباس بپوشند و دامادها هم همه یک جورلباس بپوشند....
آن وقت نتیجه اش این میشود که ما منحصر به فردنیستیم. این است که اکوسیستم انسانی معیوب است. اکوسیستم انسانی به همین تنوع ناشی از تفردش وابستگی دارد، که تو فقط بوی خودت را بدهی، رنگ خودت را داشته باشی، مزه ی خودت را بدهی، و من هم بوی خودم راداشته باشم، رنگ خودم را، و مزه ی خودم را.
..
۳.۱k
۱۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.