سوراخ پارت 48

#یونا
رفتم کمپانی....
خب البته تنهایی ک نه...با کوکی ❤
همه با فک های افتاده بر روی زمین...بهمون نگاه میکردن...
نی نی کوچولوی تو شکمم هم بدجور خودنمایی میکرد..😁
هوووووف....بالاخره از بین اون همه آدم رد شدیم ....
- خب دیگه....من برم 💋
یه بوسه کوچولو روی پیشونیم زد....
+مواظب خودت باش عشقم❤
.......
حوصلم بدجور سر رفته بود😧
که یهو در اتاق رو زدن....
+بفرمائید داخل...😕....آه کوکی تویی😀💜
- سلام عشقم....چخبرا؟!....خوشمیگذره؟
+ نچ....
- اااااا ......چرا؟!😯
+حوصلم پوکید کوک....اصلا میخوام بیام تمرین کردنتو ببینم....
- ولی...
+ لطفا.....😢😢
- خیلی خب...
لبشو یه بوسه فرانسوی زدم💋
......
#تهیونگ
داشتیم تمرین میکردیم که جونگ کوک هم اومد....هان؟
یونا...؟!
×یونا چان....😀از این طرفا....
+😅😅تهیونگ شی....حوصلم سر رفته بود....گفتم بیام پیش شما ....
×که اینطور....
(جیمین): یونا چان بالاخره کار خودت رو کردی نه 😂😂
+😅😅یاااا.....جیمین شی....کوک خودش قبول کرد....من بی گناهم.....💔
جین: چرا جونگ کوک باید زودتر از همه ازدواج میکرد؟!😕😑
ادامه پارت بعدی......
#سوراخ
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن