تحفه ای از کی رش(کورِ ش یا کوروش) بخش اول

سلام بر طرفداران متعصب وافراطی وضد دین غرب زده به اسم کوروش علم شیطان علم کردند وتاریخ پرشکوه اسلام ومسلمان ایرانی را می کوبندمورد هجو وتوهین های خود قرارمی دهند وعلیه اسلام شبهاتی را می سازند که دراینجا جواب می دهیم .


متن شبهه :

منشا پیدایش نامهای کوروش و داریوش


خوب شمابگو كوروش كلاه نمدی چه ارزش وافتخاری برای بشریت دارد ؟

چندتا مركز علمی برپاكرده است ؟

عزیزم شما ریشه ها و هویت خودتونو گم کردید مدام از فرهنگ و هویت عربها دفاع میکنید زبان عربی را ستایش میکنید شخصیت های عربی را میپرستید و مقدس میدانید و حتی راز و نیازتون با خدا به زبان عربی است..باید خدمتتون عرض کنم شما عربزده شده اید
فقط در همین حد بگم که روزی که اروپاییان توانستند خود را از قل و زنجیر کلیسا رهایی دهند که ریشه های تاریخی رم و یونان باستان را پیدا کردند اونروز رنسانس و خردگرایی در اروپا آغاز شد..بازگشت به فرهنگ باستانی ایرانی برای همه ایرانیان امری گریز ناپذیر است تا ما نیز بتوانیم خردگرایی را آغاز کنیم و به شکوه گذشته خود بازگردیم..به امید روزی که ایران دوباره با احیای فرهنگ غنی و سرشار خودشون دوباره تبدیل به ابرقدرت جهان بشه


 

پاسخ شبهه :   



تفکر شما من را به یاد کسانی انداخت که می گفتند اگر بخواهیم پیشرفته شویم باید کلاه فرنگی بگذاریم و ریش بتراشیم و زنان بی حجاب شوند!
چون آنان که پیشرفته هستند، ظاهرشان این گونه است.


سطح تفکر شما دقیقا در همین حد است.
منتها به جای معیار دانستن ریش تراشی برای پیشرفت، بازگشت به باستان را معیار گرفته اند!

در حالی که اگر اندیشه ای داشتید، متوجه می شدید به فرض که اروپاییان با بازگشت به باستان خود توانستند پیشرفت کنند! این چه ربطی دارد که در همه جا این گونه باشد؟ آیا همیشه باستانی ها پیشرفته تر بودند که بازگشت به آنها پیشرفت به وجود آورد.

بگذریم از اینکه اگر اروپاییان سخن شما را می دیدند چقدر به تفکر شما می خندیدند! چرا که آنها با تفکر یونان و رم باستان ستیزه گری می کردند! و حتی ریشه پیشرفت خود را در همین مساله می دانند.



البته سطح تفکر شما در همه مسائل همین قدر است! ما را عرب پرست می دانید در حالی که معاویه و یزید و ابوجهل و ... عرب بودند و اگر ما عرب پرست بودیم چگونه شیفته اینها نیستیم!
سلمان عرب نبود و برای ما یک شخصیت ارزشمند است و ...
برای ما معیار، عقل و درایت و حکمت و توحید و ... است هر چند سطح تفکر شما از خیال پردازی ها و ظاهر بینی ها فراتر نمی رود و نمی توانید چنین معیارهایی را بفهمید.