بهش گفتم تو خیلی مهربونی ، ای کاش تو دنیا ادم هایی مثل تو

بهش گفتم تو خیلی مهربونی ، ای کاش تو دنیا ادم هایی مثل تو بیشتر بودن
چشماش خندیدو گفت چی باعث شده اینقدر هندونه بزاری زیر بغلمون !!
گفتم مهربونی ِتو از جنس مهرِ مادرِ ، تو حتی اگر یه غریبه هم ناراحت باشه میخوای شادش کنی، حاظری خودت اسیب ببینی ولی بقیه اذیت نشن ،حاظری از غذا و مالِ خودت به همه ببخشی بدون هیچ منتی ...
قلبِ تو بوی گل یاس میده، وجودت خوش ابو رنگه ، بمون برامون ، با وجودِ اینکه ادمای مهربون بیشتر از همه اذیت میشن ، با وجود اینکه میدونی یه سری ها میخوان از اخلاقت سوء استفاده کنن ولی بازم سکوت میکنی و حرمت نمیشکنی تا بزاری انسانیت نفس بکشه ، میدونی خلاصه بخوام بگم تو خودِ زندگی هستی ، با وجود همه ی بدی ها تو تغییر نکن و همیشه خوب بمون🌱
ایندفعه علاوه بر چشماش منحنی خنده رو لبهاشم مشخص بود ، دستامو فشار داد و گفت :

زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست
علت عاشق ز علت ها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من میان جسم‌ها جان دیده‌ام
درد را افکنده درمان دیده‌ام
دیده‌ام بر شاخه احساس‌ها
می‌تپد دل در شمیم یاس‌ها
زندگی موسیقی گنجشک‌هاست
زندگی باغ تماشای خداست
گر تو را نور یقین پیدا شود
می‌تواند زشت هم زیبا شود
حال من در شهر احساسم گم است
حال من عشق تمام مردم است
زندگی یعنی همین پروازها
صبح ها، لبخندها، آوازها
ای خطوط چهره‌ات قرآن من
ای تو جان جان جان جان من
با تو اشعارم پر از تو می‌شود
مثنوی‌هایم همه نو می‌شود
حرف‌هایم مرده را جان می‌دهد
واژه‌هایم بوی باران می‌دهد


✨ عالمه_امانی