درد دل امام زمان(ع) با امام حسين(ع)
درد دل امام زمان(ع) با امام حسين(ع)
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
هر آنچه عمه ام زينب(س) کشيده
بود هر صبح و شام در پيش ديده
ز قلبم ميزند بيرون شراره
چه کاري سخت و تر ازانتظاره
حسين جان از شما شرمنده هستم
گناه امّتم بسته دو دستم
چه قدر ديگر بگويم من به امّت
دعا باشد کليد قفل غيبت
حسين جان امّتم بر تو بگريند
نميدانند که خود با من چه کردند
هزارو يکصدو هفتادمين سال
چه کم آنکس که پرسيده زمن حال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
چه ميداند کسي دارم چه احوال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
به دست و پاي من زنجيراعمال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
براي عمّهم زينب ميزنم بال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
به دل مانده هزاراميد وآمال
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
توي کرب و بلاي اين زمونه
آدم قدر ابالفضل(ع) و ميدونه
توي کرب و بلاي اين زمونه
کسي وقت عمل باقي نمونه
توي کرب و بلاي این زمونه
چه قدر تير گنه سويم روونه
توي کرب و بلاي اين زمونه
ندارم زينبي حرفم رسونه
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
شما با آن مصيبت ها که ديدي
به اميد ظهورم پر کشيدي
خدا داند چه قدر در انتظاري
ز خون باري چشمم بي قراري
حسين جان کاش و بودند عاشقاني
زباني نه ،حقيقي ياوراني
گناهان را به اشک خود بشويند
ظهورم را بخواهند از خداوند
خدا اذن فرج ميده به دعوت
براي انبيا اينگونه سنت
اگر شيعه وفا ميکرد به بيعت
نبود تاخير به روي عصرغيبت
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
يا رب الحسين(ع) به حق الحسين(ع) اشف صدر الحسين(ع) به ظهور الحجه(ع)
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
هر آنچه عمه ام زينب(س) کشيده
بود هر صبح و شام در پيش ديده
ز قلبم ميزند بيرون شراره
چه کاري سخت و تر ازانتظاره
حسين جان از شما شرمنده هستم
گناه امّتم بسته دو دستم
چه قدر ديگر بگويم من به امّت
دعا باشد کليد قفل غيبت
حسين جان امّتم بر تو بگريند
نميدانند که خود با من چه کردند
هزارو يکصدو هفتادمين سال
چه کم آنکس که پرسيده زمن حال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
چه ميداند کسي دارم چه احوال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
به دست و پاي من زنجيراعمال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
براي عمّهم زينب ميزنم بال
هزارو يکصدو هفتادمين سال
به دل مانده هزاراميد وآمال
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
توي کرب و بلاي اين زمونه
آدم قدر ابالفضل(ع) و ميدونه
توي کرب و بلاي اين زمونه
کسي وقت عمل باقي نمونه
توي کرب و بلاي این زمونه
چه قدر تير گنه سويم روونه
توي کرب و بلاي اين زمونه
ندارم زينبي حرفم رسونه
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
شما با آن مصيبت ها که ديدي
به اميد ظهورم پر کشيدي
خدا داند چه قدر در انتظاري
ز خون باري چشمم بي قراري
حسين جان کاش و بودند عاشقاني
زباني نه ،حقيقي ياوراني
گناهان را به اشک خود بشويند
ظهورم را بخواهند از خداوند
خدا اذن فرج ميده به دعوت
براي انبيا اينگونه سنت
اگر شيعه وفا ميکرد به بيعت
نبود تاخير به روي عصرغيبت
حسين جان مهديم مهدي خسته
دلم از بي وفاييها شکسته
يا رب الحسين(ع) به حق الحسين(ع) اشف صدر الحسين(ع) به ظهور الحجه(ع)
۱.۱k
۲۱ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.