پارت اول رمان حبس سکوت
#حبس_سکوت
#part_1
از زبان مرینت :
*بجم بجم ....
*گند زدی الیا اه ...
^خب چیه اونقدر نمی تونم بپرم خیلی بلنده مثل تو که بوزینه نیستم ...
*دِدِ بیشعور
^دختره مغرور....اگه به سردار نگفتم ...
*چیو مثلا....
^اینکه درست بهم یاد نمیدی ...
*خب خودت دست و پا چلفتی ....
^پرو ...
راهش کشید رفت
*دیگه برای چی قهر میکنی!!!
رفت طرف رخکن لباسای رزمیشو در اورد لباس بیرونشو تنش کرد منم بیصدا کنارش لباسامو عوض میکردم ...
اخه خب خودش دست و پا چلفتیه نه از خودش میتونه دفاع کنه وقتیم می خوام بهش یاد بدم هی قر قر میکنه...
الیا یک سال از من کوچیک تره من نوزده سالمه و الیا هیجده ....
من و الیا مامور اطلاعاتی فرانسه هستیم .... ولی بزرگترین شغلمون دانشجوییه ...
ای خدا ....
الیا لباساشو عوض کرد رفت بیرون ....
با داد گفت :
^اومدیییی سردار منتظره ها...
*خیلی خب بابا اومدم قر قرو
^خودتی بجمب...
اومدم بیرون ساکمو انداختم روی کولمو گفتم :
*خیلی خب بریم ....
گوشیشو خاموش گردو گذاشت توی کیفش...
سمت ماشین حرکت کردیم سوار ماشین شدیم به سمت ساختمون اطلاعات....
وارد شدیم سوار اسانسور شدیم ....
الیا هنوز باهام قهر بود ....
دیع نیس
ادامه در پارت بعدی
#part_1
از زبان مرینت :
*بجم بجم ....
*گند زدی الیا اه ...
^خب چیه اونقدر نمی تونم بپرم خیلی بلنده مثل تو که بوزینه نیستم ...
*دِدِ بیشعور
^دختره مغرور....اگه به سردار نگفتم ...
*چیو مثلا....
^اینکه درست بهم یاد نمیدی ...
*خب خودت دست و پا چلفتی ....
^پرو ...
راهش کشید رفت
*دیگه برای چی قهر میکنی!!!
رفت طرف رخکن لباسای رزمیشو در اورد لباس بیرونشو تنش کرد منم بیصدا کنارش لباسامو عوض میکردم ...
اخه خب خودش دست و پا چلفتیه نه از خودش میتونه دفاع کنه وقتیم می خوام بهش یاد بدم هی قر قر میکنه...
الیا یک سال از من کوچیک تره من نوزده سالمه و الیا هیجده ....
من و الیا مامور اطلاعاتی فرانسه هستیم .... ولی بزرگترین شغلمون دانشجوییه ...
ای خدا ....
الیا لباساشو عوض کرد رفت بیرون ....
با داد گفت :
^اومدیییی سردار منتظره ها...
*خیلی خب بابا اومدم قر قرو
^خودتی بجمب...
اومدم بیرون ساکمو انداختم روی کولمو گفتم :
*خیلی خب بریم ....
گوشیشو خاموش گردو گذاشت توی کیفش...
سمت ماشین حرکت کردیم سوار ماشین شدیم به سمت ساختمون اطلاعات....
وارد شدیم سوار اسانسور شدیم ....
الیا هنوز باهام قهر بود ....
دیع نیس
ادامه در پارت بعدی
۱.۹k
۰۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.