وسطِ اون همه دل آشوبی
وسطِ اون همه دل آشوبی
وقتی دستات از استرس میلرزیدن
و ڪسی حواسش بهت نبود
من داشتم نگات میڪردم
من اون لحظه هزاربار دستاتو گرفتم
ڪشیدمت تو آغوشم
دستای مشت شدتو باز ڪردم
و بهت گفتم ببین من اینجام ،
نگران نباش
و سعی ڪردم همه اینارو با نگاهم
به وجودت سرازیر ڪنم
تا یادت نره ڪه #یڪی هست
ڪسی ڪه نگاهش همیشه دنبالته
تا مبادا چیزی اذیتت ڪنه
من همیشه اینجام ، درست ڪنارت
حتی اگه ازت دور باشم...
وقتی دستات از استرس میلرزیدن
و ڪسی حواسش بهت نبود
من داشتم نگات میڪردم
من اون لحظه هزاربار دستاتو گرفتم
ڪشیدمت تو آغوشم
دستای مشت شدتو باز ڪردم
و بهت گفتم ببین من اینجام ،
نگران نباش
و سعی ڪردم همه اینارو با نگاهم
به وجودت سرازیر ڪنم
تا یادت نره ڪه #یڪی هست
ڪسی ڪه نگاهش همیشه دنبالته
تا مبادا چیزی اذیتت ڪنه
من همیشه اینجام ، درست ڪنارت
حتی اگه ازت دور باشم...
۷.۱k
۰۹ مهر ۱۴۰۲