روایت شده که ،، روزی خالد بن ولید «لعنت الله علیه»
روایت شده که ،، روزی خالد بن ولید «لعنتاللهعلیه»
با لشگر خویش ،، امیرالمؤمنین «صلواتاللهعلیهوآله» را ( که قصد سفری داشت ) در اراضى خود دیدار کرد ، خواست به آن جناب جسارتى کند ،، حضرت أمیرالمؤمنین او را از اسب پیاده کرده به جانب آسیابِ «حارث بن کلده» کشانید و میلهی آهنینِ سنگ آسیاب را بیرون آورد و مثلِ طوقى بر گردن او پیچید ،، اصحابِ خالد ، همگی ترسان شدند ؛ و خالد آن جناب را قسم داد تا وی را رها کند ،،
پس حضرت او را رها کرد ،، اما آن میلهی آهنین ، مثل قلّادهای بر گردنش ماند ،، خالد برای نجات خویش از آن قلاده ، نزد ابوبکر «لعنتاللهعلیه» رفت ،، ابوبکر ملعون ، آهنگران را فرمان کرد تا قلاده را از گردن خالد بیرون آورند ،، آهنگران جملگی گفتند ، بیرون آوردن آن ممکن نیست ! مگر اینکه میله را در کوره آنقدر حرارت دهند تا تفتدیده و نرم شود ، و چون چنین شود ،، خالد هلاک گردد 😂
لذا آن قلّادهی آهنین برای مدتها در گردن خالد بود و مردم به او مىخندیدند 😂 تا اینکه حضرت أمیرالمؤمنین از سفر مراجعت فرمود ،، پس به نزد آن حضرت رفتند و شفاعت خالد را نمودند ؛ آن حضرت قبول فرمود و آن طوقِ آهنین را مثل خمیر ،، قطعه قطعه کرد و بر زمین ریخت ،،،
📚منتهی الامال ،، جلد1 ،، صفحه 69
#اللهمعجللولیکالفرج
#فقطحیدرأمیرالمؤمنیناست
#اَبَرمَردتاریخ
#حیدرکرار
#لافتیٰالاعلی
#یگانهشاهنشاهعالَماعلیٰحضرتهمایونیعلیست
#مظهرالعجائب
#بردشمنانمولاجانمونلعنت
#هرکسبهتوچپنگاهکرد
#سردستهیمادرخرابهاست
#برعمربنخطابزن.ازادهلعنت
#برابوبکرحرا.مزادهلعنت
#برخالدبنولیدلعنت
با لشگر خویش ،، امیرالمؤمنین «صلواتاللهعلیهوآله» را ( که قصد سفری داشت ) در اراضى خود دیدار کرد ، خواست به آن جناب جسارتى کند ،، حضرت أمیرالمؤمنین او را از اسب پیاده کرده به جانب آسیابِ «حارث بن کلده» کشانید و میلهی آهنینِ سنگ آسیاب را بیرون آورد و مثلِ طوقى بر گردن او پیچید ،، اصحابِ خالد ، همگی ترسان شدند ؛ و خالد آن جناب را قسم داد تا وی را رها کند ،،
پس حضرت او را رها کرد ،، اما آن میلهی آهنین ، مثل قلّادهای بر گردنش ماند ،، خالد برای نجات خویش از آن قلاده ، نزد ابوبکر «لعنتاللهعلیه» رفت ،، ابوبکر ملعون ، آهنگران را فرمان کرد تا قلاده را از گردن خالد بیرون آورند ،، آهنگران جملگی گفتند ، بیرون آوردن آن ممکن نیست ! مگر اینکه میله را در کوره آنقدر حرارت دهند تا تفتدیده و نرم شود ، و چون چنین شود ،، خالد هلاک گردد 😂
لذا آن قلّادهی آهنین برای مدتها در گردن خالد بود و مردم به او مىخندیدند 😂 تا اینکه حضرت أمیرالمؤمنین از سفر مراجعت فرمود ،، پس به نزد آن حضرت رفتند و شفاعت خالد را نمودند ؛ آن حضرت قبول فرمود و آن طوقِ آهنین را مثل خمیر ،، قطعه قطعه کرد و بر زمین ریخت ،،،
📚منتهی الامال ،، جلد1 ،، صفحه 69
#اللهمعجللولیکالفرج
#فقطحیدرأمیرالمؤمنیناست
#اَبَرمَردتاریخ
#حیدرکرار
#لافتیٰالاعلی
#یگانهشاهنشاهعالَماعلیٰحضرتهمایونیعلیست
#مظهرالعجائب
#بردشمنانمولاجانمونلعنت
#هرکسبهتوچپنگاهکرد
#سردستهیمادرخرابهاست
#برعمربنخطابزن.ازادهلعنت
#برابوبکرحرا.مزادهلعنت
#برخالدبنولیدلعنت
۱.۷k
۳۰ مهر ۱۴۰۲