P43
P43
^مامان خودش کشته تا بتونه همه مال رو بالا بکشه و بعد تورو
_(بغض)
^حتی نمیدونه من زندم
^حتی
_بسه برو بیرون(بغض)
^هرجور تو بخوای
+چی شد
^بنظرم برو داخل پیشش
+اوکی
ات ویو
خیلی ناراحت بودم دلم میخواست گریه کنم ولی باید خودمو کنترل میکردم
+ات
_بعله
+خوبی؟
_اره معلومه(لبخند فیک)
+رفتم رو تخت کنارش نشستم:میدونم خوب نیستی فقط بهم بگو
_چیزی نیست باور کن
+حالا ک نمیخوای بگی باشه راستی اومدم بگم دکتر گف مرخصی
_وااای چ خوب
(یه هفته بعد)
+اماده ای…اووو جذابا میخواید من سکته کنم؟
_(خنده)
+میا بیا بغل بابایییییی
_لیا نگا بابات چقد از خود راضیه تو اینجوری نشیییی باشه؟
+بریم دیگه مکه نمیخواستیم خرید کنیم دیر میشه ها
_بریم
^کجا به سلامتی
_دایی ما میلیم بیرون
^😂
^خدافژ
_خدافججج
+وااای ات اینم برداریم؟
_عشقم ۴رنگ ازش برداشتی بسههه
+اینم برداریم خببب
_باشه بابا😂
+بریم حساب کنیم
_باشه
لیا:(گریه)
+چی شده
_فک کنم نمیخواد بزیم
+بچه مث مامانش خرید مریدی شد
_ای بابا شما با میا برید ما میایم
+مطمعنی؟
_اره بابا
+باشه پس
_اوی خودا تو این عروسکرو میخوای ها؟
_عروسکو حساب کردیم رفتیم سوار تاکسی
راننده:خانم این ماشین از اول دنبال ما راه افتاده بزنم بغل؟
_نه آقا برید لطفا
راننده:بله
_ماشینه اومد کنار ماشین وایساد و میزد به ماشین ک ماشین چپه شد
راننده اتفاقی براش نیوفتاد ولی ات چی؟لیا چی؟جونگکوک ک منتظر بود چی؟میا بدون مامان؟
^مامان خودش کشته تا بتونه همه مال رو بالا بکشه و بعد تورو
_(بغض)
^حتی نمیدونه من زندم
^حتی
_بسه برو بیرون(بغض)
^هرجور تو بخوای
+چی شد
^بنظرم برو داخل پیشش
+اوکی
ات ویو
خیلی ناراحت بودم دلم میخواست گریه کنم ولی باید خودمو کنترل میکردم
+ات
_بعله
+خوبی؟
_اره معلومه(لبخند فیک)
+رفتم رو تخت کنارش نشستم:میدونم خوب نیستی فقط بهم بگو
_چیزی نیست باور کن
+حالا ک نمیخوای بگی باشه راستی اومدم بگم دکتر گف مرخصی
_وااای چ خوب
(یه هفته بعد)
+اماده ای…اووو جذابا میخواید من سکته کنم؟
_(خنده)
+میا بیا بغل بابایییییی
_لیا نگا بابات چقد از خود راضیه تو اینجوری نشیییی باشه؟
+بریم دیگه مکه نمیخواستیم خرید کنیم دیر میشه ها
_بریم
^کجا به سلامتی
_دایی ما میلیم بیرون
^😂
^خدافژ
_خدافججج
+وااای ات اینم برداریم؟
_عشقم ۴رنگ ازش برداشتی بسههه
+اینم برداریم خببب
_باشه بابا😂
+بریم حساب کنیم
_باشه
لیا:(گریه)
+چی شده
_فک کنم نمیخواد بزیم
+بچه مث مامانش خرید مریدی شد
_ای بابا شما با میا برید ما میایم
+مطمعنی؟
_اره بابا
+باشه پس
_اوی خودا تو این عروسکرو میخوای ها؟
_عروسکو حساب کردیم رفتیم سوار تاکسی
راننده:خانم این ماشین از اول دنبال ما راه افتاده بزنم بغل؟
_نه آقا برید لطفا
راننده:بله
_ماشینه اومد کنار ماشین وایساد و میزد به ماشین ک ماشین چپه شد
راننده اتفاقی براش نیوفتاد ولی ات چی؟لیا چی؟جونگکوک ک منتظر بود چی؟میا بدون مامان؟
۴.۷k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.