پارت ۱ اسم رمان:چطور شد
خوب بچه ها این اولین رمانمه بریم برای شروع: (هیجااانن🤣) نمی دونم اون روز چی شد فقط تا اونجاش یادمه که داشتم با لی (دوست صمیمیش)به سمت پارک می رفتیم که یهو سر و کله ی چنتا پسر مست پیدا شد و به ما گفتن (&علامت پسرا+علامت دختر نقش اصلی -علامت لی) &چه خبر خانوما+برو گم شو کثافت&با کی بودی؟ من کثافت نیستم من فقط شمارو می خوام - برو گمشو تو کوچه شاید اونجا تونستی یکی رو پیدا کنی خر کنی شیاینا (اسم دختر نقش اصلی) شیاینا بیا بریم تا از شر این مفت خور خلاص شیم . رفتیم تا خونه که پدرم رو همراه با لوکاس که میشه پسر عموم دیدم بعد لوکاس اومد طرفم(#علامت لوکاس) #دیگه برای منی+چی؟ برای تو؟#آره عشقم شب می بینمت.+د،دا داری ، چی میگ،ی ؟# می بینمت عشقم +پدرررررررررر این پسره دیوونه شده (€علامت باباش) €چی شده عزیزم؟+بابا تو منو زن این پسر کردی؟€نه دختر قشنگم مگه چی شده ؟+ به من گفته مال منی عشقم €چیییییی؟ وایستا برات دارم مرتیکه #چی عمو من دخترو خیلی دوست دارم €واقعا؟ گمشو از خونم بیرون اشغال #اما عمو...€گمشو تا نکشتمت #باشه می رم وقتی لوکاس رفت موندیم منو بابام و بابام محکم منو بقل کرد €دخترم، دیگه هیچ وقت نزار کسی اینطوری بهت بگه. چون من همیشه کنارت نیستم... +بابا این حرفو نزن تو بهترینی و من هم نمی زارم لاش خورایی مثل اون بهم اینصوری بگن
بعد شام خوردیم و خوابیدیم......
بعد شام خوردیم و خوابیدیم......
۳.۶k
۱۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.