همیشه به یمنی ها امیدوار بودم، همیشه. یادم می آید همین من

همیشه به یمنی‌ها امیدوار بودم، همیشه. یادم می‌آید همین منافقان داخلی و خائنان ضدایرانی که کاسه‌لیسی غرب، رژیم صهیونیستی و سعودی را می‌کردند در روزهایی که نبرد به سختی ادامه داشت و یمنی‌ها جز چند موشک توچکا و تعدادی اسکاد باقی مانده از دوره علی عبدالله صالح را در اختیار نداشتند، مدام از تمام شدن موشک‌های یمنی‌ها می‌گفتند، هم‌داستان با سعودی‌ها و اماراتی‌ها و انگلیس خبیث از انهدام انبارهای موشک ارتش یمن می‌گفتند اما آنقدر ابله بودند که نمی‌دانستند زیر خاکستر این جنگ دارد قدرتی جدید متولد می‌شود که قرار است همه معادلات منطقه‌ای و جهانی را به نفع نور و حقیقت تغییر دهد.

یمنی‌ها آرام و بی‌صدا شروع کردند و دانش‌آموختگان آن‌ها پای کار آمدند و موشک‌های موجود را تغییر و ارتقا دادند. برد و دقت اسکادها بیشتر شد، موشک قاهر از تغییر موشک زمین به هوای سام 2 متولد شد و بعدها به یک باره موشک بدر به دنیا آمد و کسی نفهمید که دارد چه اتفاقی می‌افتد. یمنی‌ها خیلی سریع تمام دارایی صنعتی خود را در یکی از مستحکم‌ترین پناهگاه‌های اطراف صنعا و در استان عمران در زیر ارتفاقات مستحکم جمع کردند، جایی که نه مادر بمب‌ها که پدرجد بمب اتم هم نمی‌توانست هسته‌ سنگ خارا را شکافته و به کارخانجات یمنی‌ها برسد.

همزمان با موشک‌ها، پهپادها هم شروع شدند. از پهپادهایی که ابتدا چند گلوله خمپاره می‌انداختند شروع شد و به ناگهان پهپادهایی ساخته شد که نشانه‌های آن‌ها در فرودگاه‌های دبی و ابوظبی پیدا شد. آن روزها وقتی این‌ها را می‌نوشتم ناآگاهان و نااهلان که خبر از هیچ چیزی نداشتند مدام از پیشروی‌های وهمی و خیالی ارتش پفکی سعودی و مزدوران آن‌ها می‌نوشتند و همین‌ها امروز هم نمی‌دانند که یمنی‌ها چه در دست دارند و امکانات و تجهیزات آن‌ها به چه شکل است. به امید خدا به زودی وقتی پاسخ تجاوزات امریکا و انگلیس را دادند همه دنیا خواهند فهمید که داستان از چه قرار است.