×سناریو هانما × پارت ۴
×سناریو هانما × پارت ۴
خیلی تلم*به های محکمی میزد و داشت هر لحظه تح*ریک تر میشد و منم خیلی داشتم از درد میمردم همش حس میکردم دی*کش توم داره بزرگ تر میشه و هی نا*له های تح*ریک کننده ای میکردم که باعث میشد بیشترش کنه عرق میکرد و موهای توی صورتشو داد با ی دستش بالا که بخاطره این کارش سرخ شدم که یهو خم شد و دمه گوشم گف :(بصورت کشیده و خمار) هعی... بیبی گرل.... میخوای بهت...ی چیزه متفاوت بدم (اگه فهمیدی تو جهنم درحال سوختنی😂)
ا.ت = اههههه.....ن...نه.....فقط تروخدا ازم درش بیار
هانما = باشه درش میارم ولی به شرطی که قبول کنی حرفمو
تائید کردی و ازت بیرون کشید و رف سراغ کشوی مخصوص خودش و ی پات کت گربه ای دراورد با گوشاش و اومد سراغت
_هانما نه تروخدا نه
+هعی هیسسس کوچولو تو گربه ی منی مگه نه باید ی دم و گوشم داشته باشی🤧💗
_هانما....اخه درد داره
+نگران نباش اروم واردت میکنم قول
اومد و افتاد روت و پاهاتو باز کرد و اروم نصفشو وارد کرد و لی نصفه دیگه رو محکم و یهویی کرد تو
_اههههه..... هانما تو گفتی که اروم انجام میدی
+اوپش ببخشید حالا بلند شو که گوشاتو بزارم برات
گوشاتو گذاشت و گذاشتت روی پاهاش و اروم لبتو م*ک زد و زبو*نشو توی دهنت چرخوند که توهم همراهی کردی باهاش و دستاتو دوره گردنش حلقه کردی
+اومممم... انگاری یکی دوست داره انجامش بده اره :))))))
_اوهوم
+خیله خوب پس بزار بهت بدمش ( چادرت کو خواهرم جم کن برو مشهد توبه کن🕌📿)
گذاشتت رو زمین و خودش رو تخت نشست و کل دی*کشو توی دهنت جا کرد
+اوممم افرین بیب همینه (نمیخوای بری توبه کنی کافر📿😂)
ازدهنت بیرون کشید و خوابوندتت روی تخت و اون پات کت رو ازت بیرون کند و گوشاتو دراورد و کنارت ولو شد
+اههه بیب تو واقعا خود لذتی
_اوهوم
+ها حالت خوبه انگار ازم ناراحتی
_میخوای بدونی چرا چون مثه سگگگگ دلم درد میکنه اخهههه
+هاعع اون فکردم چی شده اوکی
بلند شد و ی قرص دل درد بهت با ی اب داد که خوب بشی ولی خو قرصه یکم خواب اور بود وقتی قرصرو خوردی سریع خوابت برد اخه خیلی خسته بودی هانما کنارت خوابید و موهای توی صورتت رو داد کنار و پیشونیتو بوسید و بهت شب بخیر گفت
بفرمایید اینم پارت ۴ ببخشید شاید یکم کمتر نوشته باشم اخه وقت نشد دوزتان :)
خیلی تلم*به های محکمی میزد و داشت هر لحظه تح*ریک تر میشد و منم خیلی داشتم از درد میمردم همش حس میکردم دی*کش توم داره بزرگ تر میشه و هی نا*له های تح*ریک کننده ای میکردم که باعث میشد بیشترش کنه عرق میکرد و موهای توی صورتشو داد با ی دستش بالا که بخاطره این کارش سرخ شدم که یهو خم شد و دمه گوشم گف :(بصورت کشیده و خمار) هعی... بیبی گرل.... میخوای بهت...ی چیزه متفاوت بدم (اگه فهمیدی تو جهنم درحال سوختنی😂)
ا.ت = اههههه.....ن...نه.....فقط تروخدا ازم درش بیار
هانما = باشه درش میارم ولی به شرطی که قبول کنی حرفمو
تائید کردی و ازت بیرون کشید و رف سراغ کشوی مخصوص خودش و ی پات کت گربه ای دراورد با گوشاش و اومد سراغت
_هانما نه تروخدا نه
+هعی هیسسس کوچولو تو گربه ی منی مگه نه باید ی دم و گوشم داشته باشی🤧💗
_هانما....اخه درد داره
+نگران نباش اروم واردت میکنم قول
اومد و افتاد روت و پاهاتو باز کرد و اروم نصفشو وارد کرد و لی نصفه دیگه رو محکم و یهویی کرد تو
_اههههه..... هانما تو گفتی که اروم انجام میدی
+اوپش ببخشید حالا بلند شو که گوشاتو بزارم برات
گوشاتو گذاشت و گذاشتت روی پاهاش و اروم لبتو م*ک زد و زبو*نشو توی دهنت چرخوند که توهم همراهی کردی باهاش و دستاتو دوره گردنش حلقه کردی
+اومممم... انگاری یکی دوست داره انجامش بده اره :))))))
_اوهوم
+خیله خوب پس بزار بهت بدمش ( چادرت کو خواهرم جم کن برو مشهد توبه کن🕌📿)
گذاشتت رو زمین و خودش رو تخت نشست و کل دی*کشو توی دهنت جا کرد
+اوممم افرین بیب همینه (نمیخوای بری توبه کنی کافر📿😂)
ازدهنت بیرون کشید و خوابوندتت روی تخت و اون پات کت رو ازت بیرون کند و گوشاتو دراورد و کنارت ولو شد
+اههه بیب تو واقعا خود لذتی
_اوهوم
+ها حالت خوبه انگار ازم ناراحتی
_میخوای بدونی چرا چون مثه سگگگگ دلم درد میکنه اخهههه
+هاعع اون فکردم چی شده اوکی
بلند شد و ی قرص دل درد بهت با ی اب داد که خوب بشی ولی خو قرصه یکم خواب اور بود وقتی قرصرو خوردی سریع خوابت برد اخه خیلی خسته بودی هانما کنارت خوابید و موهای توی صورتت رو داد کنار و پیشونیتو بوسید و بهت شب بخیر گفت
بفرمایید اینم پارت ۴ ببخشید شاید یکم کمتر نوشته باشم اخه وقت نشد دوزتان :)
۷.۰k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.