پارت ( ۳ )
پارت ( ۳ )
دستش رو سمت زن دراز کرد و ادامه داد
_ به من افتخار میدین؟
و بعد به وسط اون سالن مجلل ، جایی که تن ها هماهنگ با موسیقی خودشونو حرکت میدادن اشاره کرد و منتظر واکنش زن موند .
زن که انگار مدت زیادی رو در انتظار این درخواست نشسته بود؛ نگاه از بالا تا پایین کت و شلوار سیاه رنگ و مرتب جونگکوک انداخت ، لبخند پهنی زد و دست دراز شده مرد رو توی دست های ظریفش گره زد .
همسر براندو زنوساده ای نبود اما خیال میکرد زیبایی . ثروت و شهرت بار دیگه باعث قدرتش شده و تونسته خواستش رو راحت تروازوخوردن آب به دست بیاره .
دست در دست هم راه افتادن و چیزی نگذشت که جونگکوکوجسم زن رو توی بغلش درحالی که با ریتم آهنگ در حرکت بود پیدا کرد
بوی تیز عطر گرون قیمتش میوتونست هر رهگذری رو از پیر تا جوان سرمست کنه اما جونگکوک با هر نفسی که می کشید چیزی جز تعفن و تنفر احساس نمی کرد و با گذشت هر لحظه بیشتر آرزوی نابودی بویاییش رو میکرد
دستش رو سمت زن دراز کرد و ادامه داد
_ به من افتخار میدین؟
و بعد به وسط اون سالن مجلل ، جایی که تن ها هماهنگ با موسیقی خودشونو حرکت میدادن اشاره کرد و منتظر واکنش زن موند .
زن که انگار مدت زیادی رو در انتظار این درخواست نشسته بود؛ نگاه از بالا تا پایین کت و شلوار سیاه رنگ و مرتب جونگکوک انداخت ، لبخند پهنی زد و دست دراز شده مرد رو توی دست های ظریفش گره زد .
همسر براندو زنوساده ای نبود اما خیال میکرد زیبایی . ثروت و شهرت بار دیگه باعث قدرتش شده و تونسته خواستش رو راحت تروازوخوردن آب به دست بیاره .
دست در دست هم راه افتادن و چیزی نگذشت که جونگکوکوجسم زن رو توی بغلش درحالی که با ریتم آهنگ در حرکت بود پیدا کرد
بوی تیز عطر گرون قیمتش میوتونست هر رهگذری رو از پیر تا جوان سرمست کنه اما جونگکوک با هر نفسی که می کشید چیزی جز تعفن و تنفر احساس نمی کرد و با گذشت هر لحظه بیشتر آرزوی نابودی بویاییش رو میکرد
۱۵.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.