ترک یهویی:*گفت گفتم*
بهم میگه روانی
بهم میگه خوردی
فقط مونده تو دستم خورده شیشه
مگه بهتر از اینم میشه
من دیوونم
آرومم
دیگه دوستم نداره
گفت میخواد بره
از کجا میدونستم آخرین باره
گفت این آخرین قراره
گفتم صورتت سرده
گفت آغوشش گرمه
دیگه دستم خالیه
جای دستت تو دستم خالیه
چشمات برق داشت
قلبمو جا گذاشت
سنگ رو پیشم گذاشتی
منو تنها گذاشتی
لیریک نویس:سمی
بهم میگه خوردی
فقط مونده تو دستم خورده شیشه
مگه بهتر از اینم میشه
من دیوونم
آرومم
دیگه دوستم نداره
گفت میخواد بره
از کجا میدونستم آخرین باره
گفت این آخرین قراره
گفتم صورتت سرده
گفت آغوشش گرمه
دیگه دستم خالیه
جای دستت تو دستم خالیه
چشمات برق داشت
قلبمو جا گذاشت
سنگ رو پیشم گذاشتی
منو تنها گذاشتی
لیریک نویس:سمی
۳.۹k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.