Part15
Part15
اشکامو پاک کردم تاچیزی بگم اما خوابش برده بود
قبلنا برای اینکه میترسیدم هیچ وقت نتونم باهاش حرف بزنم ، نتونم باهاش غذا بخورم ، نتونم لمسش کنم ، نتونم کنارش بخندم و… .اشک ریختم در حالی که فقط در عرض کمتر از یک ماه اون تقریبا همش کنارم بود . خدایا ازت مممونممم ولی راهی نداره بزاری کنارش بمونم ??نمیشه حالا که خودت اونو به سمتم اوردی اجازه بدی یه عمر خیلی طولانی همراه با اون داشته باشم ??
صدای هق هقام بلند شده بود
اونجو تو همون حالت مستی متوجه من شد و فوری از بغل جیمین خارج شدو به سمتم دویید
- ا/تتتتتت ا/ت خواهر جون خوبیییییییی??? تروخدا گریه نکن
وجودم داشت برای اون زاویه صورت خرگوش کوچولوم پر میزد
+… هق او.. اونجوو.. هق ههق.
- جانممممم..مممم(از شدت گریه هام اونم گریش گرفته بود )
+ یه قوطی به منم بده
که متوجه شدم کسی بالای سرمه و ابجو به سمتم دراز کرده سرممو برگردوندم و با دیدن لیسووو که اونم در حال مستی از وضع من به گریه افتاده بود نگاه کردم
~ بخور .…….. هقققق ههههههههق رو به زبون اورد یهو گریه هاش شدت گرفت
پرید تو بغلم که اونجو هم سریع خودشو جا کرد
لحظه ای اروم شدم اما متوجه نگاه های سنگینی شدم
جیمین و تهیونگ بخاطر اینکه با دخترا سروکله میزدن مراعات کرده بودنو خیلی کم خورده بود برای همین مست نبودن
گیج نگاهم کردن که بدون توجه قوطی رو سرکشیدم
……
صبح شده بود
جسم سنگینی رو روی خودم حس کردم
سرمو بلند کردم که دیدم کوک سرشو فرو کرده بود لای موهام و دستاشو دورم حلقه کرده بود اول متوجه عمق راجعه نشدم و به سمت بقیه نگاه کردم همه یجوری یه گوشه از خونه خواب بودن . نامجون رو میز ناهار خوری ولو بود . جی هوپم زیر میز ناهار خوری جین و کاناپه بود. شوگا نشسته خوابش برده بود . جیمین روی مبل نشسته بود و با اونجو در حالی که سرش رو شونه هاش بود خواب بود . ته ته هم روی پاهای لیسو بخواب رفته بود .
+هاااااان??
تازه فهمیدم تو بغل کیم
+ پاشوووووو بببینممم
انگار که برق گرفته باشتش پرید و خوابالو و متعجب نگام کرد
+ ولم کن
× عا… عاااام ..اها ببخشییید
سریع ازش جدا شدم
+پسرا که بیدار شدن از اینجا برین
× ا/ت چرا اینطوری میکنی ?
+ بله??? بامنی?? من کاری نمیکنم اصلا دیشب چرا اومدین ??
دستشو کرد تو جیبش و گوشیمو بیرون اورد
× اینو تو ماشین جا گذاشته بودی
+ ببینم… رمزش کووو .????????(با لحن تندی گفتم )
#loveme°•
اشکامو پاک کردم تاچیزی بگم اما خوابش برده بود
قبلنا برای اینکه میترسیدم هیچ وقت نتونم باهاش حرف بزنم ، نتونم باهاش غذا بخورم ، نتونم لمسش کنم ، نتونم کنارش بخندم و… .اشک ریختم در حالی که فقط در عرض کمتر از یک ماه اون تقریبا همش کنارم بود . خدایا ازت مممونممم ولی راهی نداره بزاری کنارش بمونم ??نمیشه حالا که خودت اونو به سمتم اوردی اجازه بدی یه عمر خیلی طولانی همراه با اون داشته باشم ??
صدای هق هقام بلند شده بود
اونجو تو همون حالت مستی متوجه من شد و فوری از بغل جیمین خارج شدو به سمتم دویید
- ا/تتتتتت ا/ت خواهر جون خوبیییییییی??? تروخدا گریه نکن
وجودم داشت برای اون زاویه صورت خرگوش کوچولوم پر میزد
+… هق او.. اونجوو.. هق ههق.
- جانممممم..مممم(از شدت گریه هام اونم گریش گرفته بود )
+ یه قوطی به منم بده
که متوجه شدم کسی بالای سرمه و ابجو به سمتم دراز کرده سرممو برگردوندم و با دیدن لیسووو که اونم در حال مستی از وضع من به گریه افتاده بود نگاه کردم
~ بخور .…….. هقققق ههههههههق رو به زبون اورد یهو گریه هاش شدت گرفت
پرید تو بغلم که اونجو هم سریع خودشو جا کرد
لحظه ای اروم شدم اما متوجه نگاه های سنگینی شدم
جیمین و تهیونگ بخاطر اینکه با دخترا سروکله میزدن مراعات کرده بودنو خیلی کم خورده بود برای همین مست نبودن
گیج نگاهم کردن که بدون توجه قوطی رو سرکشیدم
……
صبح شده بود
جسم سنگینی رو روی خودم حس کردم
سرمو بلند کردم که دیدم کوک سرشو فرو کرده بود لای موهام و دستاشو دورم حلقه کرده بود اول متوجه عمق راجعه نشدم و به سمت بقیه نگاه کردم همه یجوری یه گوشه از خونه خواب بودن . نامجون رو میز ناهار خوری ولو بود . جی هوپم زیر میز ناهار خوری جین و کاناپه بود. شوگا نشسته خوابش برده بود . جیمین روی مبل نشسته بود و با اونجو در حالی که سرش رو شونه هاش بود خواب بود . ته ته هم روی پاهای لیسو بخواب رفته بود .
+هاااااان??
تازه فهمیدم تو بغل کیم
+ پاشوووووو بببینممم
انگار که برق گرفته باشتش پرید و خوابالو و متعجب نگام کرد
+ ولم کن
× عا… عاااام ..اها ببخشییید
سریع ازش جدا شدم
+پسرا که بیدار شدن از اینجا برین
× ا/ت چرا اینطوری میکنی ?
+ بله??? بامنی?? من کاری نمیکنم اصلا دیشب چرا اومدین ??
دستشو کرد تو جیبش و گوشیمو بیرون اورد
× اینو تو ماشین جا گذاشته بودی
+ ببینم… رمزش کووو .????????(با لحن تندی گفتم )
#loveme°•
۵.۶k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.