دو پارتی (وقتی باهاش دعوات میشه و.....) پارت ۲ (آخر)
#هیونجین
#استری_کیدز
قدم قدم به سمتت اومد و دوباره دستت رو گرفت و پرتت کرد روی مبل راحتی و سه نفره ای که درست کنارت بود.
دکمه های پیراهنش رو آروم آروم باز میکرد که این باعث شد با ترس بزاق دهت رو قورت بدی.
روت خیمه زد و بدون مقدمه شروع کرد به کیس مارک کردنت و دردناک گازت میگرفت
+آه...ه...هیون
نگاه خمارش رو بهت داد و آروم انگشت اشارشو روی لبات گذاشت
_ شیشش.....فقط ناله کن....
#استری_کیدز
قدم قدم به سمتت اومد و دوباره دستت رو گرفت و پرتت کرد روی مبل راحتی و سه نفره ای که درست کنارت بود.
دکمه های پیراهنش رو آروم آروم باز میکرد که این باعث شد با ترس بزاق دهت رو قورت بدی.
روت خیمه زد و بدون مقدمه شروع کرد به کیس مارک کردنت و دردناک گازت میگرفت
+آه...ه...هیون
نگاه خمارش رو بهت داد و آروم انگشت اشارشو روی لبات گذاشت
_ شیشش.....فقط ناله کن....
۲۱.۱k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.