سناریو
سناریو
تک پارتی تهیونگ
اسما/ت
دوتاتون ایدل هستین و میخواین برین برایه عکاسی و تو اماده نیستی و لباس خواب تنته
تهیونگ میاد اتاقت و قبلا باهم رل بودین و جدا میشین تو ازش متنفری ولی ته دلت دوسش داری
تق تق ا/ت : کیه ؟ درو باز میکنی میبینی تهیونگه » تو؟ تو اینجا چیکار میکنی هان؟
تهیونگ: کارت دارم گرل
ا/ت: من با تو هیچ کاری ندارم «در رو محکم میخوای ببندی که وارد اتاق میشه»
ا/ت: تهیونگ لطفا برو بیرون از اتاقم
تهیونگ:من نمیتونم با عشقم تنها باشم هوم؟
ا/ت : من عشق تو نیستم خودتم خوب میدونی که ازت هم متنفرم
تهیونگ: نظرت برام مهم نیست
ا/ت: تهیو « تا میای حرف بزنی میبوستت وتو هم خوشت میاد کم کم لباستو میده بالا و قفل سوتی/نت رو باز میکنه و بعد از لبت جدا میشه
تهیونگ: ا/ت من واقعا دوست دارم «و دوباره شروع میکنه به بوسیدنت »
بعد از بوسیدنت ازت جدا میشه و کم کم به سمت سی/نه ات میره یکی از سی/نه هاتو میمکه و اون یکی سی/نه ات با دستش میماله »
تهیونگ : ا/ت صدات ناله ات همه جا رو پر کرده
کم کم زیپ شلوارشو باز میکنه و دی/کشو میاره بیرون و تویه ک/ص ا/ت میکنه
ا/ت : آه تهیونگ خیلی بزرگه
تهیونگ: عادت میکنی بیبی گرل
ا/ت : اخ اخ تهیونگ داره دردم میاد
تهیونگ: عادت میکنی نگران نباش ولی این بار اروم پیش میرم دفعه بعد بهت رحم نمیکنم
بعد از چند دقیقه ازت خون میاد
ا/ت : تهیونگ خو خون
تهیونگ :ا/ت بلخره مال من شدی
༶•┈┈⛧┈♛پایان ♛┈⛧┈┈•༶
امیدوارم دوست داشته باشین ببخشید که طول کشید مریض شده بودم نمیتونستم از جام تکون بخورم 😁
تک پارتی تهیونگ
اسما/ت
دوتاتون ایدل هستین و میخواین برین برایه عکاسی و تو اماده نیستی و لباس خواب تنته
تهیونگ میاد اتاقت و قبلا باهم رل بودین و جدا میشین تو ازش متنفری ولی ته دلت دوسش داری
تق تق ا/ت : کیه ؟ درو باز میکنی میبینی تهیونگه » تو؟ تو اینجا چیکار میکنی هان؟
تهیونگ: کارت دارم گرل
ا/ت: من با تو هیچ کاری ندارم «در رو محکم میخوای ببندی که وارد اتاق میشه»
ا/ت: تهیونگ لطفا برو بیرون از اتاقم
تهیونگ:من نمیتونم با عشقم تنها باشم هوم؟
ا/ت : من عشق تو نیستم خودتم خوب میدونی که ازت هم متنفرم
تهیونگ: نظرت برام مهم نیست
ا/ت: تهیو « تا میای حرف بزنی میبوستت وتو هم خوشت میاد کم کم لباستو میده بالا و قفل سوتی/نت رو باز میکنه و بعد از لبت جدا میشه
تهیونگ: ا/ت من واقعا دوست دارم «و دوباره شروع میکنه به بوسیدنت »
بعد از بوسیدنت ازت جدا میشه و کم کم به سمت سی/نه ات میره یکی از سی/نه هاتو میمکه و اون یکی سی/نه ات با دستش میماله »
تهیونگ : ا/ت صدات ناله ات همه جا رو پر کرده
کم کم زیپ شلوارشو باز میکنه و دی/کشو میاره بیرون و تویه ک/ص ا/ت میکنه
ا/ت : آه تهیونگ خیلی بزرگه
تهیونگ: عادت میکنی بیبی گرل
ا/ت : اخ اخ تهیونگ داره دردم میاد
تهیونگ: عادت میکنی نگران نباش ولی این بار اروم پیش میرم دفعه بعد بهت رحم نمیکنم
بعد از چند دقیقه ازت خون میاد
ا/ت : تهیونگ خو خون
تهیونگ :ا/ت بلخره مال من شدی
༶•┈┈⛧┈♛پایان ♛┈⛧┈┈•༶
امیدوارم دوست داشته باشین ببخشید که طول کشید مریض شده بودم نمیتونستم از جام تکون بخورم 😁
۹.۰k
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.