تکپارتی درخواستی وقتی بخاطر کارش دیر اومد خونه و...
ا/ت ویو
ساعت ۸ بود و میدونستم که تهیونگ ساعت ۹ میاد خونه پس تصمیم گرفتم براش غذای مورد علاقشو درست کنم . پس دوکبوکی و جاجانگ میون درست کردم و منتظر شدم
♡ ۲ساعت بعد ♡
هرچی منتظر موندم تهیونگ نیومد
عصبی شدم چون مطمئن بودم با اون منشیش که دختره و همیشه بهش میچسبه گرم گرفته
تو همین فکرا بودم که تهیونگ وارد خونه شد
تهیونگ : های بیب... چرا داری گریه میکنی عزیزم؟
ا/ت : چرا دیر کردی؟ هق من که میدونم باز سانا بهت چسبیده
تهیونگ :چی داری میگی؟
ا/ت :خودتو به اون راه نزن هق
♡ا/ت ویو♡
یهو سرم گیج رف که تهیونگ منو گرف
بقیشو بعد رسیدن شرایط مینویسم
ببخشید اگه دو پارتی میشه🤗
شرایط
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
۱۰ فالو
ساعت ۸ بود و میدونستم که تهیونگ ساعت ۹ میاد خونه پس تصمیم گرفتم براش غذای مورد علاقشو درست کنم . پس دوکبوکی و جاجانگ میون درست کردم و منتظر شدم
♡ ۲ساعت بعد ♡
هرچی منتظر موندم تهیونگ نیومد
عصبی شدم چون مطمئن بودم با اون منشیش که دختره و همیشه بهش میچسبه گرم گرفته
تو همین فکرا بودم که تهیونگ وارد خونه شد
تهیونگ : های بیب... چرا داری گریه میکنی عزیزم؟
ا/ت : چرا دیر کردی؟ هق من که میدونم باز سانا بهت چسبیده
تهیونگ :چی داری میگی؟
ا/ت :خودتو به اون راه نزن هق
♡ا/ت ویو♡
یهو سرم گیج رف که تهیونگ منو گرف
بقیشو بعد رسیدن شرایط مینویسم
ببخشید اگه دو پارتی میشه🤗
شرایط
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
۱۰ فالو
۹.۱k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.