𝐏𝐚𝐫𝐭⁵
ویو فلیکس:
کلاس کلا تموم شده بود.یون سد رفته بود.داشتم وسایلمو جمع میکردم که یهو یه پسری(تهیونگ) با سرعت گوشیم رو برداشت و فرار کرد.رفتم دنبالش
_هی وایسااا
همینطوری میدونید نمیدونستم داره کجا میره که یهو وایساد .
اونجا کوچه ی پشت مدرسه بود چند تا پسر که فک کنم تقریبا پنج تا بودن اونجا وایساده بودن
رفت گوشیو داد به اون پسری که جلو ایستاده بود(هیونجین)
+کارت خوب بود ته!(پوزخند)
_هی گوشیمو بدید
داشتم میرفتم جلو که ازاش بگیرم که اون دوتا پسری که پشتش ایستاده بود یدونه با مشت زدن تو دلم
دلم رو گرفتم و افتادم رو زمین(به حالت نشسته)
+نچ نچ نچ تو نمیتونی همینطوری گوشیو ازم بگیری
_ازم چی میخواد؟
+...
(ادامه در پارت بعدی)
کلاس کلا تموم شده بود.یون سد رفته بود.داشتم وسایلمو جمع میکردم که یهو یه پسری(تهیونگ) با سرعت گوشیم رو برداشت و فرار کرد.رفتم دنبالش
_هی وایسااا
همینطوری میدونید نمیدونستم داره کجا میره که یهو وایساد .
اونجا کوچه ی پشت مدرسه بود چند تا پسر که فک کنم تقریبا پنج تا بودن اونجا وایساده بودن
رفت گوشیو داد به اون پسری که جلو ایستاده بود(هیونجین)
+کارت خوب بود ته!(پوزخند)
_هی گوشیمو بدید
داشتم میرفتم جلو که ازاش بگیرم که اون دوتا پسری که پشتش ایستاده بود یدونه با مشت زدن تو دلم
دلم رو گرفتم و افتادم رو زمین(به حالت نشسته)
+نچ نچ نچ تو نمیتونی همینطوری گوشیو ازم بگیری
_ازم چی میخواد؟
+...
(ادامه در پارت بعدی)
۳.۸k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.