پارت اخر
پارت اخر
(ویو ا/ت)
ـــــــــــــــــــــــــــ
هیونجین رفت سفارش بده منم بیرون وایستاده بودم یهو
یه سایه پشتم دیدم تا اومدم به خودم بیام دستمال گذاشت جلوی دهنم
دیگه بیهوش شدم هیچی نفهمیدم
بیدار شدم به صندلی بسته شده بودم
یه دختره اومد با موهای مشکی
ا/ت: تو کی هستی؟
دختره: کسی که قراره جونتو بگیره
با شنیدن صداش بغضم گرفت
ا/ت: لیـ. ل. لیا!
ا/ت: چطوری میتونی با گریه
لیا:فکر کردی من به هیونجین نرسیدم میزارم تو برسی
ا/ت: ولی ما
نزاشت به حرف ادامه بدم
لیا: اره ما دوست بودیم اما تا موقعی که نرفته بودی سمت هیونجین
دوربین گوشیشو روشن کرد
ا/ت:چیکار میکنی
لیا: هیونجین سریع تر بیا وگرنه جنازشو تحویل میگیری
(ویو هیونجین)
اومدم از کافه بیرون ا/ت نبود
همه جارو گشتم نبود
یه فیلم برام اومد
لیا فرستاده بود توش گفت بیا زودتر هیونجین وگرنه جنازشو تحویل میگیری
دستام یخ زد
رفتم سوار موتور شدم تا جایی که میتونستم سرعت رفتم
(ویو ا/ت)
لیا: فکر نکنم هیونجین بیاد
چاقوشو در اورد
هیونجین با فلیکس و جوکیونگ اومد
جوکیونگ: اونی!
ا/ت: هیونجین بیا دستامو باز کن
هیونجین اومد دستامو باز کرد
جوکیونگ: عوضی اشغال
زد تو صورت لیا
جوکیونگ یقه ی لیا رو میگیره
جوکیونگ با گریه و داد: چطوری میتونیییی ها
لیا: نیشخند
جوکیونگ: ما دوتا جونموم برات میدادیم حالا این جوابمون بود
هیونجین دستامو باز کرد
خیلی ترسیده بودم هیونجینو با تمام وجود بغل کردم
هیونجین: اروم باش
از بغلش اومدم بیرون بلند شدم
لیا از پشت منو گرفت
لیا: یه قدم دیگه بیاید جلو قسم میخورم میکشمش
ا/ت: جوکیونگ بیا جلو
جوکیونگ: اما
ا/ت: گفتم بیا جلو
یه قدم اومد جلو
لیا: جلوتر نیا
(ویو جوکیونگ)
نمیخواستم اینکارو کنم ولی مجبور بودم
(ویو ا/ت)
لیا: خودت خواستی
چاقورو زد تو شکمم
ا/ت: جیغ بلند
هیونجین: ا/تتت
جوکیونگ: اونی
افتادم رو زمین
هیونجین اومد سمتم
هیونجین: میتونی دووم بیاری
ا/ت: قول بده فراموشم میکنی
هیونجین:نمیتونم
ا/ت:(این لبخند) 🙂
دست هیونجینو گرفته بودم
ا/ت: دوست دارم
(ویو هیونجین)
چشماشو بست
هیونجین: ا/ت
ا/ت ا/تتتتتتتتت
(باداد)
(یک ماه بعد)
رفتم پیش ا/ت
گل گذاشتم روی قبرش
جوکیونگم اومده بود
جوکیونگ: اخه چرا گفتی بیام جلو چرا دوست داشتی اینطوری زجرمون بدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل دو بزودی نوشته میشود
(ویو ا/ت)
ـــــــــــــــــــــــــــ
هیونجین رفت سفارش بده منم بیرون وایستاده بودم یهو
یه سایه پشتم دیدم تا اومدم به خودم بیام دستمال گذاشت جلوی دهنم
دیگه بیهوش شدم هیچی نفهمیدم
بیدار شدم به صندلی بسته شده بودم
یه دختره اومد با موهای مشکی
ا/ت: تو کی هستی؟
دختره: کسی که قراره جونتو بگیره
با شنیدن صداش بغضم گرفت
ا/ت: لیـ. ل. لیا!
ا/ت: چطوری میتونی با گریه
لیا:فکر کردی من به هیونجین نرسیدم میزارم تو برسی
ا/ت: ولی ما
نزاشت به حرف ادامه بدم
لیا: اره ما دوست بودیم اما تا موقعی که نرفته بودی سمت هیونجین
دوربین گوشیشو روشن کرد
ا/ت:چیکار میکنی
لیا: هیونجین سریع تر بیا وگرنه جنازشو تحویل میگیری
(ویو هیونجین)
اومدم از کافه بیرون ا/ت نبود
همه جارو گشتم نبود
یه فیلم برام اومد
لیا فرستاده بود توش گفت بیا زودتر هیونجین وگرنه جنازشو تحویل میگیری
دستام یخ زد
رفتم سوار موتور شدم تا جایی که میتونستم سرعت رفتم
(ویو ا/ت)
لیا: فکر نکنم هیونجین بیاد
چاقوشو در اورد
هیونجین با فلیکس و جوکیونگ اومد
جوکیونگ: اونی!
ا/ت: هیونجین بیا دستامو باز کن
هیونجین اومد دستامو باز کرد
جوکیونگ: عوضی اشغال
زد تو صورت لیا
جوکیونگ یقه ی لیا رو میگیره
جوکیونگ با گریه و داد: چطوری میتونیییی ها
لیا: نیشخند
جوکیونگ: ما دوتا جونموم برات میدادیم حالا این جوابمون بود
هیونجین دستامو باز کرد
خیلی ترسیده بودم هیونجینو با تمام وجود بغل کردم
هیونجین: اروم باش
از بغلش اومدم بیرون بلند شدم
لیا از پشت منو گرفت
لیا: یه قدم دیگه بیاید جلو قسم میخورم میکشمش
ا/ت: جوکیونگ بیا جلو
جوکیونگ: اما
ا/ت: گفتم بیا جلو
یه قدم اومد جلو
لیا: جلوتر نیا
(ویو جوکیونگ)
نمیخواستم اینکارو کنم ولی مجبور بودم
(ویو ا/ت)
لیا: خودت خواستی
چاقورو زد تو شکمم
ا/ت: جیغ بلند
هیونجین: ا/تتت
جوکیونگ: اونی
افتادم رو زمین
هیونجین اومد سمتم
هیونجین: میتونی دووم بیاری
ا/ت: قول بده فراموشم میکنی
هیونجین:نمیتونم
ا/ت:(این لبخند) 🙂
دست هیونجینو گرفته بودم
ا/ت: دوست دارم
(ویو هیونجین)
چشماشو بست
هیونجین: ا/ت
ا/ت ا/تتتتتتتتت
(باداد)
(یک ماه بعد)
رفتم پیش ا/ت
گل گذاشتم روی قبرش
جوکیونگم اومده بود
جوکیونگ: اخه چرا گفتی بیام جلو چرا دوست داشتی اینطوری زجرمون بدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل دو بزودی نوشته میشود
۲۰.۵k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.