تک پارتی
#تک_پارتی
زن جونگکوکی و ایدلی و برای اجرا یه لباس کوتاه پوشیدی و قراره با دنسر مرد یه رقص س*ک*س*ی بری
ویو ا.ت
به لباس کوتاه برای اجرا پوشیده بودم و داشتیم حاظر میشدیم که بریم سر صحنه که جونگکوک اومد داخل اتاق پرو
ویو جونگکوک
رفتم توی اتاق پرو و ا.ت رو با یه لباس کوتاه دیدم که قسمتی از بدنش مشخص بود رفتم پیشش
جونگکوک: با این میخوای بری صحنه؟
ا.ت: اره چه مشکلی داره؟
جونگکوک: ولی این خیلی کوتاهه من خوشم نمیاد همچین لباسی بپوشی
ا.ت: کوکی من ایدلم و باید بپوشم از این لباسا خب من دیگه باید برم وقت اجراست
(گونشو بوسیدم و رفتم سر صحنه و جونگکوک داشت نگامون میکرد. بعد اینکه اجرا تموم شد رفتیم اتاق پرو و خسته روی صندلی نشستم کسی توی اتاق نبود و من تنها بودم که کوک با عصبانیت اومد تو اتاق)
جونگکوک: ا.ت اجرات این بود؟
ا.ت: اره خیلی خستم
جونگکوک: تو به اجازه کی همچین رقصی رفتی؟( با داد)
ا.ت: جونگکوکا چرا داد میزنی؟
جونگکوک: جواب منو بده تو به چه حقی با یه مرد دیگه همچین رقصی رفتی؟
ا.ت: خب من یه ایدلم هر رقصی بهم میدن باید برم
جونگکوک: واقعا؟ خانوم جئون بهت نشون میدم تو متعلق به کی هستی
(اومد نزدیک که رفتم عقب)
ا.ت: ها؟ جونگکوکا اینجا؟
جونگکوک: نه ولی همین الان میریم خونه زود لباستو عوض کن بریم
ا.ت: ب... باشه
(رفتم لباسمو عوض کردم و رفتیم وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم دستمو گرفت و کشیدم توی خونه و برد توی اتاق و هل داد روی تخت)
ا.ت: جونگکوکا غلط کردم... خب تقصیر من چیه
جونگکوک: با حرف زدن داری بدترش میکنی تو باید تنبیه بشی
(اومد روم خیمه زد و لباس های خودش و لباس های منو در اورد و کارشو انجام داد و بعدش کنارم دراز کشید)
جونگکوک: امیدوارم از این به بعد دختر خوبی باشی تا تنبیه نشی بیبی گرلم
تمام
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
زن جونگکوکی و ایدلی و برای اجرا یه لباس کوتاه پوشیدی و قراره با دنسر مرد یه رقص س*ک*س*ی بری
ویو ا.ت
به لباس کوتاه برای اجرا پوشیده بودم و داشتیم حاظر میشدیم که بریم سر صحنه که جونگکوک اومد داخل اتاق پرو
ویو جونگکوک
رفتم توی اتاق پرو و ا.ت رو با یه لباس کوتاه دیدم که قسمتی از بدنش مشخص بود رفتم پیشش
جونگکوک: با این میخوای بری صحنه؟
ا.ت: اره چه مشکلی داره؟
جونگکوک: ولی این خیلی کوتاهه من خوشم نمیاد همچین لباسی بپوشی
ا.ت: کوکی من ایدلم و باید بپوشم از این لباسا خب من دیگه باید برم وقت اجراست
(گونشو بوسیدم و رفتم سر صحنه و جونگکوک داشت نگامون میکرد. بعد اینکه اجرا تموم شد رفتیم اتاق پرو و خسته روی صندلی نشستم کسی توی اتاق نبود و من تنها بودم که کوک با عصبانیت اومد تو اتاق)
جونگکوک: ا.ت اجرات این بود؟
ا.ت: اره خیلی خستم
جونگکوک: تو به اجازه کی همچین رقصی رفتی؟( با داد)
ا.ت: جونگکوکا چرا داد میزنی؟
جونگکوک: جواب منو بده تو به چه حقی با یه مرد دیگه همچین رقصی رفتی؟
ا.ت: خب من یه ایدلم هر رقصی بهم میدن باید برم
جونگکوک: واقعا؟ خانوم جئون بهت نشون میدم تو متعلق به کی هستی
(اومد نزدیک که رفتم عقب)
ا.ت: ها؟ جونگکوکا اینجا؟
جونگکوک: نه ولی همین الان میریم خونه زود لباستو عوض کن بریم
ا.ت: ب... باشه
(رفتم لباسمو عوض کردم و رفتیم وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم دستمو گرفت و کشیدم توی خونه و برد توی اتاق و هل داد روی تخت)
ا.ت: جونگکوکا غلط کردم... خب تقصیر من چیه
جونگکوک: با حرف زدن داری بدترش میکنی تو باید تنبیه بشی
(اومد روم خیمه زد و لباس های خودش و لباس های منو در اورد و کارشو انجام داد و بعدش کنارم دراز کشید)
جونگکوک: امیدوارم از این به بعد دختر خوبی باشی تا تنبیه نشی بیبی گرلم
تمام
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
۱۲.۲k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.