ایدل شاهکار
ایدل شاهکار
پارت 5
ا. ت: باشه باشه میشه برم خونه
جه یون: باشه برو لباسات رو عوض کن
ا. ت لباساش رو عوض کرد میکاپش رو پاک کرد از محل اجرا اومد بیرون یه عالمه خبر نگار جلویه در بودن ا. ت سوار ون شد شیشرو داد پایین تا طرفدار هاش رو ببینه داشت بارون میومد ا. ت با دست بهشون اشاره کرد برن خونه تا مریض نشن درسته ا. ت برای همه. نگران بود بجز خوندش
پرش زمانی به خونه
ا. ت رفت خونه خودش رو پرت کرد رویه تخت واقعا خسته بود فردا کاری نداشت و لازم نبود بره کمپانی حالا که این جرا تموم شده بود استرس های ا. ت هم تموم شد و دیگه لازم نبود فعلا این رژیم یخ رو بگیره و تا چند وقت راحت بود که یادش اومد درخاست بازیگری رو قبول کرده بالشت رو برداشت گذاشت رویه صورتش و جیغ خفه ای کشید بالش رو برداشت رفت تویه توییتر
شروع کرد به خوندن کامنتای کنسرتش
؟؟؟: این کنسرت عالی بود اما کیم ا.ت مثل همیشه نبود مشکلی داره
؟؟؟: من نتونستم به این کنسرت بیام اما کنسرت های این ایدل همیشه عالی بوده هست
؟؟؟: ببینم ا. ت با کسی قرار نمیزاره من منتظرم ببینم با کی قرار میزاره
؟؟؟: بعد بهم زدن با نیکی انهایپن دیگه با کسی قرار نذاشته شایدم ما نمیدونیم
؟؟؟: اجرای امروزش بینظیر بود اما احساس میکنم زیادی فیکه
ا. ت گوشیش رو خاموش کرد پرت کرد اون ور تخت از اتاق رفت بیرون تویه اشپز خونه
ا. ت: فیک اره
در یخچال رو محکم بست
ا. ت: قرار بزارم
لیوان رو رویه اوپن کوبید
ا. ت: من مشکلی دارم
دوباره پاش رو به زمین کوبید موهاش رو بهم ریخت
ا. ت: اهههه واقعا خسته شدمم دیگه نمیدونم چی درسته و چی غلط زندگیم تویه این علامت سوال ها غرق شده
ا. ت تویه افکار خودش بود که گوشیش زنگ خورد
ا. ت: بله
جه یون: فردا بیا کمپانی فیلم برداری جی وای کارگردان قراره راجب سریال باهات حرف بزنه پارتنرت هم جانگ سونگ کانگه (بچه ها من ایده سریال نداشتم پس گفتم شیطان من باشه الان هم خیلی ترنده)
ا. ت: ااا خیله خب اما
پارت 5
ا. ت: باشه باشه میشه برم خونه
جه یون: باشه برو لباسات رو عوض کن
ا. ت لباساش رو عوض کرد میکاپش رو پاک کرد از محل اجرا اومد بیرون یه عالمه خبر نگار جلویه در بودن ا. ت سوار ون شد شیشرو داد پایین تا طرفدار هاش رو ببینه داشت بارون میومد ا. ت با دست بهشون اشاره کرد برن خونه تا مریض نشن درسته ا. ت برای همه. نگران بود بجز خوندش
پرش زمانی به خونه
ا. ت رفت خونه خودش رو پرت کرد رویه تخت واقعا خسته بود فردا کاری نداشت و لازم نبود بره کمپانی حالا که این جرا تموم شده بود استرس های ا. ت هم تموم شد و دیگه لازم نبود فعلا این رژیم یخ رو بگیره و تا چند وقت راحت بود که یادش اومد درخاست بازیگری رو قبول کرده بالشت رو برداشت گذاشت رویه صورتش و جیغ خفه ای کشید بالش رو برداشت رفت تویه توییتر
شروع کرد به خوندن کامنتای کنسرتش
؟؟؟: این کنسرت عالی بود اما کیم ا.ت مثل همیشه نبود مشکلی داره
؟؟؟: من نتونستم به این کنسرت بیام اما کنسرت های این ایدل همیشه عالی بوده هست
؟؟؟: ببینم ا. ت با کسی قرار نمیزاره من منتظرم ببینم با کی قرار میزاره
؟؟؟: بعد بهم زدن با نیکی انهایپن دیگه با کسی قرار نذاشته شایدم ما نمیدونیم
؟؟؟: اجرای امروزش بینظیر بود اما احساس میکنم زیادی فیکه
ا. ت گوشیش رو خاموش کرد پرت کرد اون ور تخت از اتاق رفت بیرون تویه اشپز خونه
ا. ت: فیک اره
در یخچال رو محکم بست
ا. ت: قرار بزارم
لیوان رو رویه اوپن کوبید
ا. ت: من مشکلی دارم
دوباره پاش رو به زمین کوبید موهاش رو بهم ریخت
ا. ت: اهههه واقعا خسته شدمم دیگه نمیدونم چی درسته و چی غلط زندگیم تویه این علامت سوال ها غرق شده
ا. ت تویه افکار خودش بود که گوشیش زنگ خورد
ا. ت: بله
جه یون: فردا بیا کمپانی فیلم برداری جی وای کارگردان قراره راجب سریال باهات حرف بزنه پارتنرت هم جانگ سونگ کانگه (بچه ها من ایده سریال نداشتم پس گفتم شیطان من باشه الان هم خیلی ترنده)
ا. ت: ااا خیله خب اما
۱۲.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.