سناریو وقتی تحریکشون می کنی و بعد میری تو اتاق و درو قفل میکنی (خو مگه مرض داری؟😐)
جین : اتتتتتتتتتت اتتتتتتتتتتتت تروخدا بیا بیرون بخدا دیکم داره شلوارمو پاره می کنه (داد)
(جین توی زهنش:دیـ.ک هندسامم نگران نباش الان میکنمت تو ات که بخوابی )
ات تلو خدا دارم پاره میشم بهت سخت نمیگیرم (اروم و بغض)
ات :یه بغضی تو گلوش بود پس رفتم بیرون همون موقع جین بغضشو قورت داد و گفت :شب بدی خواهی داشت که یهو براید بلندم کرد و بردم تو اتاق و.............
یونگی:با تمام قدرت خودشو به در میکوبه که در باز میشه و میگه ددی نیازت داره بد گرل و می برتت تو حموم و .............(جوووووووؤوووووووووووووووووووننننننننننننننننننننن اهم اهم )
جیهوپ : سانشاین کوچولو درو وا کن مگه چیکار کردم که اینجوری میخوای انتقام بگیری که دروباز می کنی و میگی باشه ولی به یه شرط که اروم انجامش بدی
جیهوپ :هرچی سانشاینم میخواد ولی بهت قول نمیدونم (نهههههه جیهوپ تو بچه مثبت بودی 🥹🥹🥹🥹🥹🥹)
نامجون :کاش یکم کتاب میخوندی اونوقت میفهمیدی وقتی یه مرد تحریک میشه چه حالی داره
ات:نمیامم نمیاممم
نامجون :پس قفلو میشکنم
ات توی ذهنش:(اگه به زور وارد بشه وحشی تر میشه پس به نفعمه خودم برم بیرون )رفتم بیرون که نامجون همون جا توی حال ....................(اراممم باش پسرم )
جیمین :ات با زبون خوش دارم بهت میگم بیا بیرون
دو دقیقه بعد (یاد باب اسفنجی افتادم 😂)
ات التماست میکنم خواهش (کیوت)
ات:خیلی کیوت بود دلم نمیومد بهش نه بگم رفتم بیرون که یهو تغییر مود داد و از کیوت به هات و جدی تبدیل شد
ات:ج...... جیمین
جیمین:جیمین؟
ات: د...... د...... ددی
جیمین :افرین گرل برو رو تخت سریعععع
و.................
تهیونگ :به خدا به یونتان میگم بیاد ترو خدااا بیا بیرون باشه الان میرم بار پنج نفر پنج نفر می کنمشون جذابم که هستم کلی داف برام ریخته
که یهو ات درو باز کرد و گفت :نهههههههه اوپس به فاخ رفتم
ته :قراره تا صبح دیکـ.مو تو خودت جا بدی
جونگ کوک :اگه بیای بیرون بهت شیرموز هامو میدم
ات:خیلی میدی؟
اسونه کوک :اره قول میدم
ات اومد بیرون
ات:خوب اول شیر موزامو بده تا بیام
جونگ کوک:خوب تو اتاق بهت میدم دیگه
ات:چی؟
جونگ کوک :من شیر موزای خودم رو میگفتم تو ام قراره همشو قورت بدی
ات :ولی......
جونگ کوک:خودت گفتی برو که موزم برای تولید شیر موز لحظه شماری میکنه .
و...............
دوست داشتین ؟
میگم اگه درخواست تک پارتی یا سناریو داشتین تو پی وی بگین 🤍❤🖤
(جین توی زهنش:دیـ.ک هندسامم نگران نباش الان میکنمت تو ات که بخوابی )
ات تلو خدا دارم پاره میشم بهت سخت نمیگیرم (اروم و بغض)
ات :یه بغضی تو گلوش بود پس رفتم بیرون همون موقع جین بغضشو قورت داد و گفت :شب بدی خواهی داشت که یهو براید بلندم کرد و بردم تو اتاق و.............
یونگی:با تمام قدرت خودشو به در میکوبه که در باز میشه و میگه ددی نیازت داره بد گرل و می برتت تو حموم و .............(جوووووووؤوووووووووووووووووووننننننننننننننننننننن اهم اهم )
جیهوپ : سانشاین کوچولو درو وا کن مگه چیکار کردم که اینجوری میخوای انتقام بگیری که دروباز می کنی و میگی باشه ولی به یه شرط که اروم انجامش بدی
جیهوپ :هرچی سانشاینم میخواد ولی بهت قول نمیدونم (نهههههه جیهوپ تو بچه مثبت بودی 🥹🥹🥹🥹🥹🥹)
نامجون :کاش یکم کتاب میخوندی اونوقت میفهمیدی وقتی یه مرد تحریک میشه چه حالی داره
ات:نمیامم نمیاممم
نامجون :پس قفلو میشکنم
ات توی ذهنش:(اگه به زور وارد بشه وحشی تر میشه پس به نفعمه خودم برم بیرون )رفتم بیرون که نامجون همون جا توی حال ....................(اراممم باش پسرم )
جیمین :ات با زبون خوش دارم بهت میگم بیا بیرون
دو دقیقه بعد (یاد باب اسفنجی افتادم 😂)
ات التماست میکنم خواهش (کیوت)
ات:خیلی کیوت بود دلم نمیومد بهش نه بگم رفتم بیرون که یهو تغییر مود داد و از کیوت به هات و جدی تبدیل شد
ات:ج...... جیمین
جیمین:جیمین؟
ات: د...... د...... ددی
جیمین :افرین گرل برو رو تخت سریعععع
و.................
تهیونگ :به خدا به یونتان میگم بیاد ترو خدااا بیا بیرون باشه الان میرم بار پنج نفر پنج نفر می کنمشون جذابم که هستم کلی داف برام ریخته
که یهو ات درو باز کرد و گفت :نهههههههه اوپس به فاخ رفتم
ته :قراره تا صبح دیکـ.مو تو خودت جا بدی
جونگ کوک :اگه بیای بیرون بهت شیرموز هامو میدم
ات:خیلی میدی؟
اسونه کوک :اره قول میدم
ات اومد بیرون
ات:خوب اول شیر موزامو بده تا بیام
جونگ کوک:خوب تو اتاق بهت میدم دیگه
ات:چی؟
جونگ کوک :من شیر موزای خودم رو میگفتم تو ام قراره همشو قورت بدی
ات :ولی......
جونگ کوک:خودت گفتی برو که موزم برای تولید شیر موز لحظه شماری میکنه .
و...............
دوست داشتین ؟
میگم اگه درخواست تک پارتی یا سناریو داشتین تو پی وی بگین 🤍❤🖤
۱۲.۴k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.