part 3
یهو در باز شد.........
اون اون همون مرده بود (چیه فک کردی هوبی کور خوندی 😈)
ولی ولی خیلی مست بود قشنگ می شد
تشخیص داد که ۱ تن الکل خورده......
تلو تلو خوران اومد نزدیکم.......
آروم آروم می رفتم عقب تا خوردم به دیوار.......
اومد نزدیک و بوسیدم و.........*سانسور اسلامی
صبح بیدار شدم اون عوضی نبود دل درد داشتم....
ولی تصمیم خودم رو گرفتم می خواستم
فرار کنم
نمیشد اینجا بمونم.......
دلم برای هوبی تنگ شده .....
اون کجاست یعنی الان دنبال منه؟
نه بابا اون همچین آدمی نیس.....
ویو یونگی (یهویی اومد تو داستان نه)
علامت یونگی~
~از وقتی که ا/ت رو دزدیدن
حال هوبی اصلا خوب نیس ....
هر روز بار
حتی بعضی وقتا اونجا می خوابه....
اون دیگه هوبی قبلی نیس....
امروز نزاشتم بره بار ....
~تو نمی خوای ادم شی
_ ولم کن*آروم
~هوبی با تو عم ا/ت دیگه بر نمی گردههههه
~مگر اینه تو بخار برق دنبالش
بجای این کارا
_ ولمممم کننننننن*داد
~من که نمی دونم با تو چیکار کنم
_ فقط برو از اینجا برو....
~ نمیرم *با حالت لج بازی
_ اوکی نرو ولی من میرم
*هوبی اومد بره در رو باز کنه که دید قبله
_ بازش کن
~نکنم؟
_ بهت میگم بازش کن
~ هوبی در خواب بیند در باز
_ سر به سرم نزار
~ اوکی دست به دست می زارم
_ یونگی میکشمتتتتت
~ *زبون درازی
_ یه کاری کنم دیگه دهنان باز نکنییییی
~ واییی ترسیدم*موج میزنه ازت😐
_هه هه فک کنم یادت رفته من جانگ هوسوکممم
~ نه نرفته کوچولو...
_* یاد دعوای روز دزدیده شدن ا/ت اوفتاد
_* گریه کرد
~ هوسوک حالت خوبه؟؟
_ نه من دلم برای ا/ت تنگ شده
~ پیداش میکنیم
_ بهم قول بده* با گریه
~ اره قول می دم
ویو ا/ت ........
اون اون همون مرده بود (چیه فک کردی هوبی کور خوندی 😈)
ولی ولی خیلی مست بود قشنگ می شد
تشخیص داد که ۱ تن الکل خورده......
تلو تلو خوران اومد نزدیکم.......
آروم آروم می رفتم عقب تا خوردم به دیوار.......
اومد نزدیک و بوسیدم و.........*سانسور اسلامی
صبح بیدار شدم اون عوضی نبود دل درد داشتم....
ولی تصمیم خودم رو گرفتم می خواستم
فرار کنم
نمیشد اینجا بمونم.......
دلم برای هوبی تنگ شده .....
اون کجاست یعنی الان دنبال منه؟
نه بابا اون همچین آدمی نیس.....
ویو یونگی (یهویی اومد تو داستان نه)
علامت یونگی~
~از وقتی که ا/ت رو دزدیدن
حال هوبی اصلا خوب نیس ....
هر روز بار
حتی بعضی وقتا اونجا می خوابه....
اون دیگه هوبی قبلی نیس....
امروز نزاشتم بره بار ....
~تو نمی خوای ادم شی
_ ولم کن*آروم
~هوبی با تو عم ا/ت دیگه بر نمی گردههههه
~مگر اینه تو بخار برق دنبالش
بجای این کارا
_ ولمممم کننننننن*داد
~من که نمی دونم با تو چیکار کنم
_ فقط برو از اینجا برو....
~ نمیرم *با حالت لج بازی
_ اوکی نرو ولی من میرم
*هوبی اومد بره در رو باز کنه که دید قبله
_ بازش کن
~نکنم؟
_ بهت میگم بازش کن
~ هوبی در خواب بیند در باز
_ سر به سرم نزار
~ اوکی دست به دست می زارم
_ یونگی میکشمتتتتت
~ *زبون درازی
_ یه کاری کنم دیگه دهنان باز نکنییییی
~ واییی ترسیدم*موج میزنه ازت😐
_هه هه فک کنم یادت رفته من جانگ هوسوکممم
~ نه نرفته کوچولو...
_* یاد دعوای روز دزدیده شدن ا/ت اوفتاد
_* گریه کرد
~ هوسوک حالت خوبه؟؟
_ نه من دلم برای ا/ت تنگ شده
~ پیداش میکنیم
_ بهم قول بده* با گریه
~ اره قول می دم
ویو ا/ت ........
۵.۸k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.